شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه زاهدان (20 بهمن 1402)، با بیان اینکه «صحابه و مسلمانان صدر عملگرا بودند»، بر لزوم «صداقت و راستگویی» و «عمل به وعدهها» تاکید کردند و «دروغ» را برای همۀ انسانها بهویژه برای علما و مسئولان بسیار زشت و ناپسند دانستند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید ضمن تلاوت آیۀ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ»[صف: 2-3] اظهار داشتند: بسیار زشت و ناروا است که انسان حرفی بزند و بر آن عمل نکند و ادعاهایی بکند که پشتوانۀ عملی ندارند. این مایۀ ناراضگی شدید خدا و منجر به غضب او میشود.
ایشان در ادامه خاطرنشان کردند: صحابه و مسلمانان صدر اسلام مرد عمل و عملگرا بودند. البته در صدر اسلام جماعتی از منافقین نیز وجود داشت که برای اینکه خود را در میان مسلمانان مخفی کنند ادعاهای کلان میکردند، حرفهای بزرگ میزدند و قسم هم میخوردند، اما در میدان عمل صفر بودند. آنها به زبان مسلمان بودند ولی درواقع به اسلام و قرآن رسالت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم ایمان نداشتند.
ایشان خاطرنشان کردند: خداوند متعال میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» ای کسانی که ایمان آوردهاید چرا چيزى مىگوييد كه به آن عمل نمىكنيد؟ چرا ادعا میکنید و حرفی میزنید که نمیتوانید بر آن عمل کنید؟ الله تعالی عمل میخواهد و کسانی را که عمل میکنند دوست دارد. الله تعالی میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»[بقره: 44] شما که دیگران را به کار نیک امر میکنید چرا خودتان را فراموش میکنید؟ اگر دیگران را به نماز و روزه و زکات و خیر و عدالت دعوت میدهید خودتان هم پایبند این اعمال باشید، اینطور نباشد که دیگران را دعوت به خوبی بدهید اما خودتان انجام ندهید؛ این زشت است. وجدان باید انسان را سرزنش کند که وقتی به دیگران میگویم چرا خودم عمل نکنم. این روش برخلاف عقل است. وقتی شما دیگران را به کار خیر دعوت میدهید باید خودتان به آن عمل کنید.
«الله» و «مردم» در رابطه با عملکرد ما قضاوت میکنند
مولانا عبدالحمید گفتند: الله تعالی میفرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [توبه: 105] عمل کنید، هم خدا شاهد اعمال شماست و هم رسول و مؤمنین در حیات خود اعمال شما را میبینند. انبیا و اولیاءالله و مقربان تا زمانیکه زندهاند اعمال ملت و مردم را میبینند و بعد از وفات از اعمال مردم و ملت و امت اطلاع ندارند. در یکی از صحنههای قیامت، فرشتگان گروهی از امت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم را به جهنم میبرند، آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: آنها اصحاب من هستند. جواب میرسد که شما نمیدانید آنها بعد از شما چه کردند؟ اشاره به تازهمسلمانهایی است که بعد از وفات پیامبر مرتد شدند و صحابه با آنها مبارزه کردند و عدۀ قلیلی از آنها بر ارتداد خود ماندند. لذا باید مواظب عملکرد خودمان باشیم، زیرا الله تعالی و مردم در رابطه با عملکرد ما قضاوت میکنند.
ایشان در ادامه بر اجتناب از «خودستایی و خودبزرگبینی» تاکید کردند و گفتند: قرآن عظیمالشأن میفرماید: «فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَىٰ» [نجم: 32] خودتان را پاک ندانید، الله بهتر میداند چه کسی پاک و باتقواست. بعضی انسانها خودشان را صالح و متقی و پرهیزگار میدانند و حتی به زبان هم میگویند که شما نمیدانید من چه انسان نیک و صالحی هستم! این خودستایی و خوشبینی به خود است که باطل و مردود است.
خطیب جمعه زاهدان افزودند: نسبت به خود بدبین باشید و خود را متهم کنید. هیچکس خود را پاک نداند چون نمیداند نزد خدا چه جایگاهی دارد. از عملکردتان ناراضی باشید تا بتوانید بهتر عمل کنید ولی اگر انسان از خودراضی باشد به فکر اصلاح خود نمیافتد. باید به اصلاح خود و جامعه بشتابیم. اینطور نباشد که به فکر اصلاح جامعه باشیم و از خودمان غافل باشیم. همۀ ما گناهکاریم و در خطر هستیم که نفس و شیطان ما را فریب بدهند و هیچکس نمیداند که اعمالش نزد الله تعالی مردود است یا مقبول. خشنودی الله تعالی در همین است که نسبت به خود بدبین باشیم و حرفی نزنیم که حکایت از خودستایی و خوشبینی به عملکرد باشد.
ایشان اظهار داشتند: آنهایی که با الله تعالی نزدیکتر هستند و بیشتر خداشناسی دارند تواضع و تقوا و گریه و زاری آنها بیشتر است و نسبت به سرنوشت آخرت خودشان بیشتر نگراناند. «من عرف ربَه عرف نفسَه» وقتی انسان ذات عظیم الله را بشناسد خودش را میشناسد که کوچک است، اما وقتی انسان خداشناسی نداشته باشد خود را بزرگ میپندارد. لذا همۀ در مقابل الله تعالی کوچک هستیم و بزرگ فقط خداوند متعال است. الله همه چیز را میداند و ما بسیاری از امور را در رابطه با نفس خودمان هم نمیدانیم.
بدترین انسان، عالِم و مسئولی است که دروغ بگوید
مولانا عبدالحمید در ادامه بر لزوم «عملگرایی» تاکید کردند و گفتند: عملگرا باشیم و به جای شعار، عمل کنیم. بسیار بد است که انسان حرف بزند و عمل نکند. مخصوصا الله تعالی از علما و معتمدین و ریشسفیدان و مسئولین که خداوند آنها را با پست و مقام و علم و عزت و مسئولیت آزمایش کرده است بیشتر انتظار دارد که حرف راست بزنند و دروغ نگویند. بدترین انسان نزد الله آن عالم و مسئولی است که دروغ بگوید. خداوند نعمت علم و مقام را داده است؛ آیا شکر نعمت همین است که دروغ بگویید؟ این امر ناراضگی خدا را تشدید میکند. اگر حرفی زدیم سعی کنیم دوبرابر آن عمل کنیم؛ این خدا را خشنود میکند.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر عمل به نجات ما نشتابد، حرف و نسب و نژاد و آقازدگی و بزرگزادگی ما را نجات نمیدهد. نجات در یکرنگی و صداقت و عمل است. بسیاری گمان میکنند آقازاده و عالِمزاده و سید و از خاندان انبیا هستند و این آنها را نجات میدهد، درحالیکه اگر ایمان نباشد نسب انسان را روز قیامت نجات نمیدهد و برای شخص هیچ نفعی ندارد. وقتی حضرت نوح علیهالسلام به الله تعالی گفت که خدایا! پسرم در آب غرق میشود و شما وعده کردید که اهل من را نجات میدهید. الله تعالی حضرت نوح را به شدت مورد عتاب قرار داد و خطاب به ایشان فرمود: «يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ» [هود: 46] ای نوح من تو را نصیحت میکنم که از جاهلان نباش، او ناصالح است و فرزند ناصالح نمیتواند فرزند پدر صالح باشد. فرزندان شما آنانی هستند که در راه الله و دارای اعمال صالح باشند.
ایشان ابراز داشتند: حضرت نوح علیهالسلام دچار لغزش شد، فورا از الله تعالی معذرت خواست که مرا ببخش و اگر مرا نبخشی دچار نقصان و خسارت میشوم. الله تعالی هم ایشان را بخشید. هیچ انسانی در دنیا از لغزش مستثنا نیست. حتی پیامبران اولوالعزمی مانند حضرت نوح علیهالسلام و حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم لغزیدهاند. چنانکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم روزی با بزرگان و سران مکه نشسته بود، حضرت عبدالله بن ام مکتوم رضیاللهعنه که نابینا بود وارد مجلس شد و چون نمیدید که چه کسی در مجلس است، از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سؤالی پرسید. چهرۀ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم ترش شد که او مسلمان و صالح و خودمانی است، چرا الآن سؤال کرد و رشتۀ کلام را از بین برد. خداوند متعال رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم را مورد عتاب قرار داد و فرمود: «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى» [عبس: 1-4] چرا چهرهات را ترش کردی؟ بعد از نزول این آیات وقتی آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم حضرت عبدالله بن ام مکتوم را میدید به احترام او بلند میشد و میفرمود او کسی است که الله تعالی مرا دررابطه با او مورد عتاب قرار داد. لذا بین ما برخی رئیس و مسئول هستند، اما برای خدا همه یکی هستند؛ همه بندۀ خدا هستند.
مولانا عبدالحمید در پایان این بخش از سخنانشان تاکید کردند: صداقت و راستگویی مهم است. باید به حرف و وعدۀ خود عمل کنیم. اگر نمیتوانیم عمل کنیم نباید حرف بزنیم و وعده بدهیم و برای مردم توقع و انتظار ایجاد کنیم. وقتی کسی حرفی بزند و وعده بدهد توقع ایجاد میشود و وقتی توقع برآورده نشود سبب ناراحتی الله تعالی و انسانها میشود.
کاش از وعدههایی که اوایل انقلاب داده شدند حراست میشد
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان، با اشاره به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «وعدههایی» که ابتدای انقلاب داده میشد را در حضور مردم در صحنه مؤثر دانستند و گفتند: ملت ایران برای پیروزی انقلاب با شور و اشتیاق و علاقۀ زیادی به صحنه آمد، زیرا در ابتدا وعدههایی داده میشد و به مردم افق روشنی ارائه میدادند. کاش از آن حرفها و وعدهها حراست و پاسداری میشد.
ایشان در ادامه افزودند: امروز مردم ایران بسیار پریشان هستند و بر سر جامعه فشار است. گرانی و تورم و رانت و رانتبازی و فساد در کشور گسترده شده و ریشه دوانده و بسیاری از جاها را فراگرفته است. فقر و فلاکت و مهاجرت و فرار از کشور افزایش یافته است. بسیاری از کسانی که تخصصی دارند و در جاهای دیگر میتوانند کار و فعالیتی داشته باشند بهخاطر مشکلات زندگی از کشور فرار میکنند و بسیاری هم توانایی مهاجرت ندارند. خودکشی نیز در کشور زیاد شده که این خطر بسیار بزرگیست. اعتیاد هم افزایش یافته و بسیاری از افرادی که خودشان را در زندگی ناکام میبینند به اعتیاد رو میآورند و اعتیاد تباهی بزرگی برای جامعه است.
حل مشکلات کشور و مردم بدون «تغییر سیاستها» امکانپذیر نیست
امامجمعه زاهدان اظهار داشتند: این مسائل و مشکلات در گذشته بارها از این منبر فقط با هدف دلسوزی و خیرخواهی گفته شده و برای حل آنها راهحل هم ارائه شده است. بسیاری دیگر از خیرخواهان در داخل و خارج از کشور نیز این حرفها را زدهاند، اما متاسفانه به این حرفها توجه نشده و تغییراتی صورت نگرفته است و مشکلات کمافیالسابق وجود دارند. هنوز قدمی در جهت حل مشکلات مردم که بدون تغییر سیاستها و برنامههای گذشته امکانپذیر نیست، برداشته نشده است.
ایشان ادامه دادند: متاسفانه بسیاری از برنامههایی که در ابتدای انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور وجود داشتهاند، همچنان و به همان صورت ادامه دارند، درحالیکه بسیاری از این برنامهها جواب ندادهاند و در دنیا رایج است برنامهها و قوانینی که جواب ندهند تغییر داده میشوند، اما در کشور ما علیرغم درخواستها و تقاضاهای زیاد، این اتفاق نیفتاده است. امیدواریم الله تعالی همه را توفیق فکر بدهد تا سیاستها را به نفع اسلام و کشور و مردم تغییر بدهند.
حاکم و نظام مردمی آن است که در کنار مردم باشد و به رضایت ملت بیندیشد
مولانا عبدالحمید در ادامه خاطرنشان ساختند: بنده رضایت ملت و مردم را بسیار حیاتی و مهم میدانم. یک نظام و حاکم و دولت زمانی موفق است که مردمی باشد و رضایت مردم را حاصل کند. رضایت و خشنودی الله تعالی در رضایت مردم است. حاکم و نظام مردمی آن است که در کنار مردم باشد و به رضایت ملت بیندیشد. بهترین حاکم آن است که ملت در حق او دعای خیر کند و او هم در حق ملت دعای خیر کند.
ایشان ادامه دادند: خداوند متعال همۀ ما بهویژه علما و اندیشمندان را توفیق بدهد که حق را نپوشند و واقعیتهایی که به نفع و خیر جامعه و تمام ملت ایران هستند را بیان کنند. این وظیفۀ تمام علماست که در حد توان خود واقعیتها را بیان کنند. در طول تاریخ وظیفۀ علما و انسانهای آزاده همین بوده است. اگر از بیان واقعیتها سکوت بشود فساد بزرگی به دنبال دارد. واقعیتها باید بیان شوند و کسی نباید در بیان واقعیتها با کسی رودربایستی داشته باشد و آن را کتمان کند. الله تعالی انسانی را که سخن حق را دلسوزانه میگوید دوست دارد.
بیطرفی دستگاه قضایی یکی از خواستههای ملت ایران است/ قضات در پروندۀ جمعه خونین «بیطرفانه» و «منصفانه» قضاوت کنند؛ این خواستۀ مردم و اولیای دم است
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان به برگزاری دادگاه پروندۀ جمعه خونین زاهدان اشاره کردند و گفتند: دادگاه جمعه خونین زاهدان برگزار شده است. انتظار و خواستۀ مردم از قضات آن است که بیطرفانه و منصفانه قضاوت کنند. یکی از خواستههای ملت ایران آن است که دستگاه قضایی و قضات در کشور مستقل و بیطرف باشند و تحت فشار هیچ اداره و ارگانی قرار نگیرند و برای خدا قضاوت کنند.
ایشان تاکید کردند: حرف هیچ ارگانی نمیتواند وحی باشد، بلکه ارگانها و شخصیتها نیز دچار اشتباه میشوند و اگر قاضی بر اساس حرف یک نهاد و ارگان و شخصیت قضاوت کند چهبسا مرتکب اشتباه در قضاوت بشود و آخرت خودش را تباه کند. اگر قاضی بیطرفانه قضاوت نکند آخرتی ندارد.
قاضی نباید جانب حاکم یا اولیالامر را بگیرد
امامجمعه زاهدان گفتند: حضرت علی رضیاللهعنه بهترین و عادلترین قاضی زمان خویش بود و ایشان میفرمود که قضاوت را از حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم آموختهام و آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم به من توصیه کردند که هیچگاه یکطرفه قضاوت نکن، بلکه بعد از شنیدن حرفهای هر دو طرف، قضاوت کن. قضاوت مال حاکم نیست، بلکه از آنِ الله تعالی است. قاضی نباید یک ذره هم جانب حاکم یا اولیالامر را بگیرد، بلکه باید جانب الله و حق را بگیرد.
ایشان در ادامه تاکید کردند: توصیۀ ما آن است که در حادثۀ جمعه خونین بحق قضاوت شود. هم انتظار و خواستۀ جامعه و هم انتظار اولیای دم و مجروحین است که تمام کسانی که در این حادثه مرتکب جنایت شدهاند، وابسته به هر نهاد و ارگانی هستند، محاکمه بشوند. مردم انتظار عدالت را دارند.
دیهای که به بعضی از اولیای دم داده شده بسیار ناچیز است
مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: از بعضی از اولیای دم حادثۀ جمعه خونین زاهدان رضایت گرفته و به آنها دیه دادهاند. واقعیت این است که دیۀ یک میلیارد تومان یا نهصد میلیون تومان مبلغ بسیار ناچیزی است. یا اینکه برای دست یا پایی که شکسته است پرداخت دیۀ دویست یا سیصد میلیون تومان چیزی نیست. دادگستری برای «قتل خطا» دیهای دارد. البته قتل خطا بیشتر قتلهایی از قبیل تصادفات و… را شامل میشود، اما در این حادثه «قتل عمد» بوده و این مردم با گلولۀ جنگی و عمداً کشته شدهاند.
ایشان افزودند: ما آن زمان گفتیم اگر کسی خودش رضایت بدهد حرفی نداریم و مردم گفتند ما قصاص میخواهیم. حالا که از راهها و روشهای مختلف رضایت بعضی را گرفتهاند، اما چیزی که بهعنوان دیه پرداخت شده است منصفانه نیست و بسیار ناچیز است. شما که رضایت گرفتید و میخواستید دیه بدهید حداقل بر اساس دیۀ منصوص که صد شتر است، عمل میکردید و به اولیای دم صد شتر بهعنوان دیه میدادید. شما دولت هستید و فقیر نیستید؛ بهجای یک میلیارد، به اولیای دم شش میلیارد و هفت میلیارد میدادید. یا اینکه گفتهاند به اولیای دم سیصد،چهارصد متر زمین میدهند و برای آنها منزلی میسازند؛ اما آیا این وعده متحقق شد یا نه؟ اکثر کسانی که در این حادثه کشته شدند افراد بیبضاعت و فقیر بودند. لذا امیدواریم مسائل به نحوی رسیدگی شوند که رضایت الله تعالی و مردم حاصل شود.
امامجمعه زاهدان در پایان سخنانشان ضمن ابراز خرسندی از آزادی مولانا عبدالمجید مرادزهی، اظهار امیدواری کردند که تمام زندانیان بهویژه علما و دانشگاهیان و سایر زندانیان سیاسی نیز آزاد شوند.