شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش نخست سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان (22 دیماه 1402)، به بیان جانفشانیهای صحابه در دفاع از رسولالله ﷺ پرداختند و خاطرنشان کردند که صحابه «در سختترین شرایط» از رسول خدا ﷺ حمایت کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه زاهدان، مولانا عبدالحمید پس از تلاوت آیۀ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا» [فتح: 29] گفتند: در شرایطی که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم مبعوث شدند انسانیت خصوصاً جزیرةالعرب با دو چالش بسیار بزرگ و با دو بحران شدید مواجه بود؛ یکی بحران اقتصادی و دیگر بحران اعتقادی و اخلاقی. زندگی مردم سرزمین عرب قبایلی بود. مردم در شرایط سخت اقتصادی زندگی میکردند. غذا و لباس و مسکن به اندازۀ کافی نبود. همینطور وقتی صحابه از مکه به مدینه هجرت کردند چنان شرایط اقتصادی بد بود که در جنگ احزاب صحابه از گرسنگی سنگ بر شکم بستند. غذا و لباس به اندازۀ کافی نبود. بعضی از مردم از یک لباس برای پوشش تمام بدنشان استفاده میکردند. زندگی و امرار معاش از طریق دامداری بود و وقتی قحطی پیش میآمد دام هم بهجای اینکه برای دامدار درآمد داشته باشد هزینه دارد و شرایط اقتصادی و زندگی بسیار سخت میشود.
ایشان ادامه دادند: در زمان بعثت آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم بشریت از لحاظ اعتقادی و اخلاقی و عملی و معنوی در یک بحران زندگی میکرد. سلسلۀ وحی قطع شده بود. بعد از حضرت عیسی علیهالسلام تا حدی بقایایی از ادیان سماوی در دست انسانها وجود داشت، اما دعوتگر و مصلح و بیدارگری قوی نبود که جامعه را به روشنایی راهنمایی کند. در چنین شرایط تاریکی الله تعالی رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم را مبعوث کرد.
خطیب جمعه زاهدان اضافه کردند: تمام انبیا دارای معجزه بودند، اما خداوند متعال آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را با معجزات بسیار متعدد و قوی مبعوث کرد. نصرت خاص الله تعالی و امداد ویژه الله شامل ایشان شد. الله تعالی خواست دین اسلام در دنیا منتشر شود و خیر و خوبی همه جا را فرا بگیرد. لذا خداوند متعال یارانی قوی به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم داد که در سختترین شرایط ایشان را تنها نگذاشتند، بلکه در کنار او ایستادند.
ایشان اظهار داشتند: همانطور که خودِ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم در میان پیامبران و دعوتگران پیامبری استثنایی است، صحابۀ کرام نیز در میان یاران و حامیان انبیا انسانهایی استثنایی و ازخودگذشته و ایثارگر هستند. خداوند متعال آنها را چنان ساخت که بهظاهر انسان بودند اما درواقع حتی از فرشتگان از لحاظ صفات و معنویت سبقت گرفته بودند. انسان وقتی از درون متحول شود و از لحاظ ایمانی و اخلاقی و عملکرد ساخته شود به یک موجود ارزشمند و توسعهیافته تبدیل میشود، ظرفیت انسان بالا میرود و نزد خدا و خلق خدا محبوبیت پیدا میکند.
ایشان در ادامه گفتند: همۀ صحابه انسانهای بزرگ و مخلصی بودند، اما الله تعالی به برخی از آنها شخصیت بزرگی داده بود؛ سیدنا ابوبکر صدیق و حضرت عمر و حضرت عثمان و حضرت علی و عشرۀ مبشره که مژدۀ بهشت از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم گرفتند و بقیۀ صحابۀ کرام همه وارسته و ازخودگذشته بودند. رسول خدا با صحابه محبت و دوستی داشت و آنها نیز متقابلا حاضر بودند جان و مال و تمام هستیشان را در راه حفاظت و حمایت از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم و نشر دین و خدمت به انسانیت فدا کنند.
مولانا عبدالحمید خاطرنشان کردند: مردم مکه به جز جمع قلیلی اسلام را نپذیرفتند. در صدر اسلام جمعی از مسلمانان به حبشه هجرت کردند، سپس هجرت به مدینه شروع شد و مسلمانان به مدینه هجرت کردند. مردم مدینه مسلمان شده بودند و از مسلمانان استقبال کردند. جمعی از مردم مدینه در مراسم حج از آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم دعوت کردند که به مدینه هجرت کند و عهد کردند همانطور که از ناموس و زن و فرزند خود حفاظت میکنند از آنحضرت حفاظت کنند. حضرت عباس رضیاللهعنه، عموی پیامبر که هنوز مسلمان نشده بود در این مجلس گفت ای اهل مدینه بدانید چه میگویید؟ وقتی شما مسلمانان و پیامبر را به شهر خود دعوت میدهید بدانید که تمام دنیا با شما دشمن میشود و میجنگد و با دعوت پیامبر به مدینه درواقع دنیا را به جنگ علیه خود فرامیخوانید. بدانید که مدینه، مکه نیست. مکه حرم است و مردم به حرم و مردم مکه احترام خاص قائل هستند ولی مدینه این جایگاه را ندارد. مبادا پیامبر خدا را به شهرتان فرابخوانید و فردا او را تنها بگذارید. آنها گفتند ما از رسول خدا مانند ناموس و حیا و فرزندان و زندگی خود دفاع میکنیم.
ایشان گفتند: صحابه با شرایط بسیار سختی هجرت کردند، تحت تعقیب قرار گرفتند، راهشان مسدود شد. وقتی مردم مکه تصمیم گرفتند آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را به شهادت برسانند آنحضرت برنامهریزی کرد تا حضرت ابوبکر صدیق در سفر هجرت ایشان را همراهی کند و حضرت علی رضیاللهعنه به جای ایشان بر بستر خواب بخوابد تا مشرکین گمان کنند کسی که در بستر و خانۀ رسولالله خوابیده، خودِ حضرت رسول است.
ایشان افزودند: صحابه همۀ سختیهای هجرت را در کنار آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم تحمل کردند. آن زمان صحابه شرایط آینده را نمیدانستند که میمیرند و یا به حکومت و منافعی میرسند، از هر طرف دشمنی و تهدید بود، همه تلاش میکردند نور خدا را خاموش کنند، صحابه برای حفاظت از نور خدا هجرت کردند تا بتوانند در مدینه با حمایت مردم مدینه دین خدا را نجات بدهند و حفاظت کنند. روزی فرزند یکی از صحابه گفت، کاش ما در زمان حیات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم میبودیم تا از آنحضرت دفاع میکردیم. پدرش گفت: فرزندم این تمنا را نکن، زیرا زمان آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم شرایط بسیار سختی بود؛ از هر طرف تهدید و جنگ بود و قرارگرفتن در کنار پیامبر و حمایت از ایشان سخت بود.
رسولاللهﷺ لقب «صدیق» که بزرگترین درجۀ ولایت بعد از نبوت است، را به حضرت ابوبکر داد
مولانا عبدالحمید در ادامه به بیان فضایل حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه پرداختند و گفتند: رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در آخرین سخنرانی خود بر منبر فرمود: خداوند متعال به یکی از بندگانش اختیار داده است که در زمین بماند و یا پیش خدا برود و آن بنده، رفتن پیش خدا را اختیار کرده است. حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه وقتی این سخن را شنید به گریه افتاد. برخی از صحابه از گریۀ حضرت ابوبکر متوجه شدند که آن بندۀ صالح، شخصِ رسول خداست، زیرا آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم بیمار بود و در حالت بیماری این سخن را گفت و حضرت ابوبکر متوجه شد که آنحضرت به بارگاه خدا میرود.
ایشان ادامه دادند: رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم وقتی فهمید حضرت ابوبکر کنایۀ ایشان را متوجه شده است، فرمود اگر من کسی را خلیل میگرفتم (کسی که دوستیاش در خلال و ریشههای دل قرار دارد) حضرت ابوبکر صدیق را بهعنوان خلیل انتخاب میکردم، اما من با ابوبکر صدیق برادری اسلامی دارم. رسول خدا لقب «صدیق» را بر حضرت ابوبکر گذاشت. صدیق بزرگترین درجۀ ولایت بعد از نبوت است. «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ» [نساء: 69].
احترام به صحابه، اهلبیت و أمهاتالمؤمنین درواقع احترام به رسول خداست
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه گفتند: صحابه وارسته و انسانهای شایسته و فرهیخته و الامقام بودند، همه تربیتیافتۀ رسولالله هستند. آنها شاگردان فلان مفتی و مولوی و آیتالله و فلان حوزه نیستند، بلکه شاگردان بزرگترین مربی و داعی و مصلح؛ یعنی حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم هستند. تربیتیافتگان و شاگردان هیچکسی به درجۀ شاگردان رسول خدا نمیرسد و اهلبیت هیچکس به درجۀ اهلبیت رسول خدا نمیرسد؛ خصوصا اهلبیتی که صحابه باشند چون آنها تربیتیافتگان پیامبر خدا هستند.
ایشان افزدند: حضرت حسن و حسین و حضرت عمر و عثمان و بزرگان صحابه انسانهای استثنایی و وارستهای بودند که برای دنیا و جامعۀ بشری خدمت کردند. صحابه بر همۀ بشریت حق دارند. محبت با صحابه و اهلبیت در واقع محبت با رسول خدا و احترامگذاشتن به آنها حرمت به حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم است.
اگر میخواهید صحابه را بشناسید به قرآن مراجعه کنید/ اگر کسی با صحابه «محبت» ندارد، «دشمنی و بغض» هم نداشته باشد
امام جمعۀ زاهدان گفتند: بسیاری علیه صحابه و اهلبیت افترا درست کردهاند، این افتراها باورکردنی نیستند. همیشه به انسانهایی که برای جامعه مفید هستند تهمت و افترا زده میشود. فقط پیامبر اکرم معصوم است و همۀ انسانها جایزالخطا هستند، صحابه نیز معصوم نیستند و از آنها خطا سر زده است، اما اکثرا توبه کردهاند و مورد عفو خداوند قرار گرفتهاند. در قرآن هرجا خداوند متعال خطا و اشتباه صحابه را مطرح میکند، در ادامه اکثرا عفو خود را نیز بیان میکند که من آنها را بخشیدهام.
ایشان ابراز داشتند: صحابه انسانهای عادل و ازخودگذشتهای بودند. مادیگرا و دنیاپرست نبودند، دنبال پست و مقام و موقعیت نبودند، به خلق خدا خدمت کردند. اگر به آنها فرصت خدمت رسیده است کوتاهی نکردهاند. توصیۀ بنده به مسلمانان و همۀ مردم دنیا آن است که اگر میخواهید صحابه را بشناسید قرآن بخوانید که قرآن آنها را معرفی میکند. قرآن که در آن دستبرد زده نشده و از هر تحریف محفوظ است و احادیث معتبر را بخوانید که در آن چه قدر فضایل صحابه مطرح شدهاند.
مولانا عبدالحمید در پایان این بخش از سخنانشان گفتند: از توصیههای قدیم بنده این است که اگر محبت صحابه در دل کسی قرار ندارد، از دشمنی و عداوت با صحابه پرهیز کند و بغض صحابه در دل نباشد. با همۀ دوستان و یاران و فرزندان آنحضرت محبت و دوستی کنید و در رأس صحابه خلفای راشدین و بزرگان صحابه قرار دارند که باید با آنها محبت خاص داشته باشیم.
اگر دادگاه لاهه استقلال داشته باشد اسرائیل را محکوم میکند / اسرائیل در غزه مرتکب «نسلکشی» و «جنایت جنگی» شده است
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان، با اشاره به آغاز رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل درخصوص «نسلکشی در غزه» از سوی دادگاه لاهه، خاطرنشان کردند: این روزها دادگاه لاهه در حال رسیدگی به پروندۀ شکایت «نسلکشی» اسرائیل در غزه است. این یک واقعیت است که اسرائیل در غزه مرتکب نسلکشی و جنایت جنگی شده است. هیچ عقل و منطقی قبول نمیکند که بهخاطر اقدام عدهای نظامی، یک نسل از بین برود. در غزه افراد بیگناه و زنان و کودکان قتلعام و خانه و کشاورزی و زندگی مردم نابود شده است. دو میلیون نفر را آواره و بیخانمان کردهاند؛ اینها در این هوای سرد از کجا آب و نان خودشان را تأمین کنند؟!
ایشان ادامه دادند: دادگاه لاهه اگر واقعا استقلال دارد و قضات این دادگاه اگر واقعا شهامت و آزادی و آزادگی دارند هم اسرائیل را محکوم میکنند و هم دستور آتشبس فوری صادر میکنند تا مردم غزه بتوانند سرشان را بلند کنند و به زندگی ادامه بدهند. اگرچه اکنون در غزه چیزی برای زندگی باقی نمانده و همهچیز تباه و نابود شده است.
امامجمعه زاهدان افزودند: آمریکاییها و تمام دولتهایی که از اسرائیل حمایت بیچونوچرا کردند و دست اسرائیل را نگرفتند نیز نزد خدا و نزد تمام جهانیان مقصر و مسئول هستند و اکنون تنها راه این است که حکومت مستقل فلسطین تشکیل بشود و سرزمینهای اشغالی به فلسطینیها بازگردانده شوند و فلسطینیها بر سرزمین و سرنوشت خودشان حاکم شوند؛ این تنها راهحلی است که قلب مجروح تمام انسانهای آزادۀ دنیا را تسکین میدهد.
ایشان خاطرنشان کردند: بنده این سخنان را بیطرفانه و منصفانه مطرح میکنم و توصیهام به همه آن است که در تمام مسائل و قضایا بیطرفانه و منصفانه قضاوت کنند. ما به آزادی اسیران نیز توصیه میکنیم و امیدواریم سرزمین فلسطین به استقلال برسد و اختلاف چندین دهۀ این سرزمین پایان یابد.
اگر به «جنایت» هواپیمای اوکراینی و مصلای زاهدان و امثال این حوادث در کشور رسیدگی میشد قلب مردم تسلی پیدا میکرد
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان به سالگرد حادثۀ هواپیمای اوکراینی اشاره کردند و گفتند: این روزها مصادف است با ایام حادثۀ هواپیمای اوکراینی که در این حادثه عدۀ کثیری از هموطنان عزیز ما جان باختند. بنده به تمام کسانی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادهاند تسلیت میگویم.
ایشان در ادامه افزودند: این حادثه واقعا ضایعۀ بزرگ و مسالۀ مهمی بود و در مسائل مهم مناسب است مسئولان دست از تمام کارهایشان بکشند و اینگونه مسائل را به سرعت حل کنند. اگر برای این موضوع تدبیری اندیشیده میشد امروز این مشکلات پیش نمیآمد که بعضی از بازماندگان این حادثۀ ناگوار در کشورهای اروپایی از این دادگاه به آن دادگاه میروند و شکایت میکنند؛ این به اعتبار یک کشور ضربه میزند.
امامجمعه زاهدان تصریح کردند: کاش مسئولان ردهبالا عذرخواهی کرده و این جنایت را محکوم میکردند. حالا مسئولان میگویند «خطا» بوده است. البته خطا هم حد و مرزی دارد؛ گاهی بر اثر یک خطا دوچرخه و موتورسیکلت زده میشود و یک انسان کشته میشود و گاهی یک هواپیما زده میشود که این خطای بزرگی است. از دیدگاه اسلام کسانی که مرتکب این جنایت شدهاند قابل تنبیه هستند. در قوانین اسلامی در قتل خطا نهتنها قاتل، بلکه تمام فامیل قاتل نیز تنبیه میشود و باید دیۀ مقتول را پرداخت کند، چراکه فامیل نتوانسته این فرد دیوانه و قاتل را کنترل کند. لذا اگر در بین نیروها چنین افرادی باشند که بر اثر بیاحتیاطی مرتکب چنین خطای بزرگی بشوند این جنایت است و مجازات سنگینی دارد.
ایشان ادامه دادند: در همین مصلای زاهدان جنایتی رخ داد که صد نفر کشته و نزدیک به سیصد نفر معلول و نابینا و قطع نخاع و مجروح شدند. انتظار این بود که بالاترین شخص مملکت این جنایت را محکوم میکرد و به این موضوع رسیدگی میکردند. اگر در حادثه هواپیمای اوکراینی مجازاتهای اسلامی صورت میگرفتند، قلب مردم و بازماندگان تسلی میشد و بهتر از این بود که شکایتشان را به دیگر کشورها ببرند.
مولانا عبدالحمید افزودند: امروز حقوق بشر به بسیاری از موارد در کشور گیر داده است. ما معتقدیم حقوق بشر در بسیاری از مسائل با دین اسلام همخوانی دارد. همان حقوقی که سازمان حقوق بشر به انسانها قایل است ازقبیل: اجرای عدالت، تامین آزادیها، اجتناب از اعترافگیری اجباری در بازداشتگاهها و… اسلام نیز بر رعایت این مسائل تاکید دارد. چرا مسئولان نتوانستهاند به این مسائل رسیدگی کنند و امروز به اعتبار مملکت ضربه وارد شده است.
ایشان گفتند: امروز پول کشور از ارزش افتاده و مانند کاغذی شده که اگر جایی بیفتد کسی حاضر نیست آن را بردارد. چرا اعتبار کشور به اینجا برسد؟! چرا مردم ایران برای خرید نان حیران باشند؟ این جایگاه این ملت و کشور نیست. ملت ایران کمتر از ملتهای دیگر نیست. اگر بگوییم از بسیاری از ملتها جلوتر است گزافهگویی نکردهایم. ما خیر همه را میخواهیم و این سخنان را از روی خیرخواهی میگوییم.
ما «جنجال سیاسی» نداریم و دنبال پست و مقام نیستیم؛ «وجدان» ما را مجبور به دفاع از حقوق مردم میکند
امامجمعه زاهدان در ادامه گفتند: یکی از مسئولان جایی اشارهای کرده بود که فلانی وارد جنجالهای سیاسی شده است. درحالیکه ما اصلا جنجال سیاسی نداریم و پست و مقام و منافع نمیخواهیم. بنده نه در گذشته برای شخص خودم خواهان پست و مقام بودهام و نه در آینده دنبال پست خواهم بود. همین که مردم به ما اعتماد کرده و پشت سر ما نماز میخوانند این را فضل پروردگار میدانیم و برای ما همین کافی است و اگر روزی مردم بگویند راضی نیستیم پشت سر شما نماز بخوانیم، بنده امامت را هم رها میکنم.
ایشان افزودند: تا زمانی که مردم پشت سر ما نماز میخوانند در همین مسجد و مصلا نماز خودمان را میخوانیم و عبادتی انجام میدهیم و همین هم لطف الله تعالی است. بنده با گفتن این حرفها تحت فشار قرار میگیرم و عدهای که جزو رفقای بنده بودهاند از بنده دلخور میشوند، اما وجدان ما را مجبور میکند که از حق و حقوق مردم دفاع کنیم و این را وظیفۀ خود میدانیم.
ایشان تاکید کردند: ملت ایران اعم از شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان و قومیتها نزد ما هیچ تفاوتی ندارند. تمام اقوام و مذاهب و ادیان و زنان و جوانان جامعه نزد ما ارزشمند و قابل احترام هستند. ما میگوییم آزادیهایی که دین اسلام و قانون اساسی به این مردم داده رعایت بشوند. ما میگوییم مدیریتها به افراد اهل و شایسته سپرده شوند و مردم سیر بشوند و کشور و ملت اعتبار پیدا کنند.
مولانا عبدالحمید در پایان سخنانشان گفتند: توصیۀ بنده به همۀ مردم آن است که اگر سلیقه و خطایی از امثال بنده دیدید آن را به حساب دین اسلام و رسولالله صلیاللهعلیهوسلم و صحابه و اهلبیت نگذارید و نسبت به دین بدبین نشوید. بدبینشدن به دین بهخاطر عملکرد افراد، عاقلانه نیست. دین اسلام دین سازندهای است که پتانسیلها و ارزشهای بسیار زیادی برای سعادت دنیا و آخرت انسانها دارد.