علمای شهرستانهای خاش، میرجاوه و تفتان با هدف اعلام همبستگی و حمایت از شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، یکشنبه (26 شهریور 1402) در مسجد جامع مکی زاهدان با ایشان دیدار کردند.
«خیرخواهی» از وظایف ذاتی علماست
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه زاهدان، مولانا عبدالحمید طی سخنانی در این دیدار «خیرخواهی» را از «وظایف ذاتی علما» برشمردند و گفتند: وظیفه علماست که در راستای بیداری ملت تلاش کنند. یکی از وظایف ذاتی علما “خیرخواهی” است. رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم از جریربنعبدالله رضیاللهعنه بیعت گرفتند که برای هر مسلمانی خیرخواه باشد. لذا برای همۀ انسانها خیر، فلاح، رستگاری و نجات دنیا و آخرت را بخواهیم و برای هیچکس شر و بدی نخواهیم. برای مردم کشور خودمان که با هم منافع مشترک داریم، خیر بخواهیم و دعا کنیم خدا دنیا و آخرت آنها را آباد کند.
ایشان خاطرنشان ساختند: بعضی از شعارها و افکار مذهبی بُرد ندارند و انسان را محدود میکنند. باید برای همۀ انسانها فکر کنیم. بهجای اینکه دایرۀ فکر و اندیشۀ خود را محدود کنیم بهتر است آن را وسیع کنیم و به منافع، هدایت و خیر همۀ انسانها فکر کنیم. در رسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم همۀ انسانها داخل هستند. همه امت پیامبر هستند، آنهایی که بت میپرستند هم «امت دعوت» پیامبر محسوب میشوند، بنابراین باید برایشان دلسوزی و خیرخواهی شود تا دعوت به آنها برسد.
امامجمعه زاهدان در ادامه افزودند: ما خیرخواه حاکم هستیم. اگر سخنی میگوییم بر اساس دشمنی نیست و معتقدیم اگر حرفی میزنیم و به آن عمل شود، به نفع همه تمام میشود. حرف ما از “عدالت”، “انصاف”، “قانون”، “شریعت” و “حقوحقوق” است. هرکس حقوق را رعایت کند و حرفشنوی داشته باشد به نفع اوست. بنده همیشه هم گفتهام هر سخن بنده مشکل دارد یا جملات تندی به زبان میآورم، به بنده یادآوری کنید آن را اصلاح میکنم. هرچه میگویم برای آن مدرک و دلیل دارم و واقعیت هستند.
وعدههایی که به اهلسنت داده شد عملی نشدند
مولانا عبدالحمید در ادامه به تلاشهای علمای اهلسنت برای احقاق حقوق قانونی جامعه اهلسنت اشاره کردند و گفتند: چهلواندی سال است که انقلاب پیروز شده و نظام اسلامی در کشور برقرار شده است. از همان زمان علمای اهلسنت مسائل را پیگیری کردهاند و نمایندگان هر دوره پیگیر مسائل بودهاند. در انتخابات ریاستجمهوری علما ورود پیدا کردند و به یکی از نامزدهای ریاستجمهوری که وعده داده بود از اهلسنت وزیر و معاون تعیین کند و از اهلسنت در مرکز استان و کشور مدیر بگذارد، رأی دادند، اما متاسفانه رئیسجمهور بعد از انتخابات کاملا عوض شد. ما وقتی خواستههای خود را پیگیری کردهایم به این نتیجه رسیدهایم که رئیسجمهور اختیاراتی ندارد و در دست نمایندگان و رئیسجمهور چیزی نیست. ما در آخرین انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردیم، وعدههایی که به ما داده بودند عملی نشد.
ایشان نمونههایی از محدودیت اختیارات رئیسجمهور را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: یک مرتبه با جمعی از علما برای رسیدگی به موضوع «طرح ساماندهی مدارس علوم دینی اهلسنت» به دیدار احمدینژاد رفتیم و به او گفتیم شورای انقلاب فرهنگی مصوبه ساماندهی مدارس اهلسنت را مطرح کرده است و اهلسنت با طرح ساماندهی مشکل دارد، این مسئله را برای ما حل کنید. در پاسخ گفت: طرح ساماندهی دست خود شما ملاها است و دست بنده چیزی نیست. شما ملاها با هم بنشینید و این موضوع را حل کنید. در دورۀ دوم انتخاب احمدینژاد، مولانا احمد رحمهالله به همراه دو نفر از فرهنگیان به تهران رفتند و به نزدیکان ایشان گفته بودند: ما از شما حمایت میکنیم به شرطی که از اهلسنت وزیر انتخاب کنید. احمدینژاد در پاسخ گفته بود: تعیین وزیر از اهلسنت در اختیار ما نیست و ما نمیتوانیم کاری انجام بدهیم. اگر شما از ما ساختن سد، برق و آب بخواهید بدون مشورت برای شما انجام میدهیم.
«مدیریت ضعیف» بزرگترین مشکل است/ بکارگیری «اهلسنت» و «زنان» به نفع نظام و کشور است
مولانا عبدالحمید در ادامه از عدم بکارگیری شایستگان اهلسنت در پستهای مدیریتی کلان استانی و کشوری انتقاد کردند و گفتند: چرا اهلسنت در نیروهای مسلح استخدام نشوند؟! چرا شایستگان ملت، وزیر و معاون وزیر و استاندار نشوند؟ استخدام اهلسنت به نفع شماست؛ دنیا روی شما حساب باز میکند. در تعیین زن بهعنوان وزیر با مسئولین بحث کردهایم. گفتیم چه اشکالی دارد زن وزیر شود؟ وقتی دنیا ببیند که در کابینه دولت اقوام و زنان هستند شما را ستایش میکند و روی شما حساب باز میکند. هیچ کسی از این حرفها ناراض نبوده است و آنها را تأیید هم کردهاند، اما به نتیجهای نرسیدهایم.
ایشان تاکید کردند: سیاست صحیح این است که در بدنه حکومت از همۀ طیفها کار گرفته شود. شما در واگذاری مسئولیتها از طیفی خاص استفاده میکنید که ناتوان هستند. یکی از بزرگترین مشکلات این است که مدیریت ضعیف است. در پستهای مدیریتی حتی از توانمندان شیعه استفاده نشده است. ما میگوییم اگر اهلسنت نمیگذارید حداقل شیعۀ لایق و توانمند میگذاشتید تا مشکل مردم حل میشد.
به بنده گفتند که چرا علنا و از منبر انتقاد میکنید؛ به این نتیجه رسیدهایم که «مذاکرات خصوصی» نتیجه نمیدهد
امامجمعه زاهدان در ادامه خاطرنشان کردند: وقتی بنده انتقاد میکردم، میگفتند: چرا علنا انتقاد میکنید؟ حرفهای خود را با ما در میان بگذارید و جای دیگر آنها را نگویید. بنده به آنها میگفتم: خب این حرفها را با چه کسی بگویم؟! گفتهایم اگر به ما وقت ملاقات بدهید، حرفها را بر روی منبر نمیزنیم. به امنیتیها میگفتم: شما پلیس مخفی هستید، حرفهای امنیتی را با شما درمیان میگذارم، ولی حرفهای بنده سیاسی هستند و آنها را با سیاستمداران مطرح میکنم. گفتم: به رئیسجمهور بگویید درب دفترش را باز کند، بنده اصلا روی منبر حرف نمیزنم و با رئیسجمهور و وزرا و رهبری حرف میزنم، با سردار سپاه نمیشود حرف زد، زیرا آنها نظامی هستند؛ با آنها آنها حرفهای نظامی زد. اگر رهبر نمیتواند حرف همۀ مردم را بشنود، شما مسئولین حرف آنها را بشنوید. مردم درد و مشکل دارند و پریشان هستند.
مولانا عبدالحمید «گفتمان» و «پرهیز از خشونت» را شیوۀ بیان مطالبات از جانب خودشان عنوان کردند و گفتند: ما همیشه گفتهایم سیاست ما “گفتمان” است و با خشونت مخالفتیم و همیشه آن را ملامت کردهایم. الآن به این نتیجه رسیدهایم که گفتمان مخفیانه نتیجه نمیدهد و مذاکرات خصوصی فایده ندارد، لذا برخی از مسائل را از منبر گفتهام، البته مراعات فرد را کردهام تا بتواند بشنود و برایش قابل شنیدن باشد. بسیاری از مسائل را مطرح نکردیم تا برای برخی سنگین تمام نشود.
مشکل اصلی اهلسنت «تبعیض» است/ حادثه جمعه خونین زاهدان شرایط را عوض کرد؛ مردمِ ما بهجز مجازات آمرین و عاملین با چیز دیگری آرام نمیشوند
مولانا عبدالحمید به جنایت جمعه خونین زاهدان نیز اشاره کردند و گفتند: بعد از انتخابات اخیر ریاستجمهوری مسائلی پیش آمد و بنده دو هفتهای در تهران بودم. متوجه شدیم اصلا رسیدگی در کار نیست و جای امیدواری هم نیست. وقتی برگشتیم حادثۀ جمعه خونین اتفاق افتاد؛ این اتفاق شرایط را عوض کرد. خواسته مردم ما مجازات شرعی آمرین و عاملین جمعه خونین است و دلشان با هیچ چیز دیگری آرام نمیشود.
ایشان افزودند: البته مشکل ما تنها رسیدگی به حادثۀ جمعه خونین نیست، بلکه تبعیض و نابرابری است. اگر ما ضربهای خوردیم بهخاطر تبعیض بوده است. اگر مردم ما از زاهدان تا چابهار و مرزها در سطوح عالی نیروهای مسلح حضور میداشتند، بهخاطر سوخت کشته نمیشدند.
امامجمعه زاهدان تصریح کردند: الآن بیشتر خواستههای ما ملی هستند. همۀ ملت مشکل دارند. ما جزو ملت هستیم و مشکل داریم. ما روی مذهب فکر نمیکنیم، روی انسانیت فکر میکنیم و وقتی مشکل همۀ ملت حل شود، مشکل ما هم حل میشود.
وحدت بیسابقهای بین ملت آمده است؛ این اتحاد را نگهداری کنیم
مولانا عبدالحمید در پایان خاطرنشان کردند: مردمِ خود را تفهیم کنیم که ما با کسی دشمنی نداریم. ما دشمن کسی نیستیم بلکه بر حق ایستادهایم و از حق تجاوز نمیکنیم و در شرّ با هیچکسی همراه نمیشویم. با آنچه رضایت خدا و منافع مردم باشد همراه هستیم و بر مسیر اعتدال حرکت میکنیم.
ایشان افزودند: الحمدلله وحدت بیسابقهای بین ملت آمده است. مردم هوای همدیگر را دارند. پیشبینی میشود که تعصبات خشک در آینده از کشور کلاً رخت ببندد. اتحاد و مردم خود را نگهداری کنیم. ما امروز به وحدت و انسجام نیاز داریم. استقلال خود را حفظ کنیم. از اینکه وابسته باشیم و برای دیگران کار کنیم، بهتر است بنشینیم و خدا را عبادت کنیم. با زبان مناسب خواستههای مردم را مطرح کنیم.