شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه زاهدان (5 بهمن 1403)، با بیان اینکه «پیامبر خدا ﷺ نهتنها بر صحابه و انسانها بلکه بر حیوانات و طبیعت نیز ترحم داشت»، اقشار و طیفهای مختلف جامعه را به تأسی از «دلسوزی و اخلاق حسنۀ رسولالله ﷺ» توصیه کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعۀ اهل سنت زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، پس از تلاوت آیۀ «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» [آلعمران: 159] اظهار داشتند: الله تعالی در این آیه در رابطه با اخلاق رسول اکرم ﷺ میفرماید شما به فضل و رحمت خدا نرمخو و مهربان و دارای ترحم هستی. آنحضرت ﷺ نهتنها بر یاران و صحابه مهربان بود و بر آنها گذشت و تسامح داشت، بلکه برای همۀ جهانیان رحمت بود. آنحضرت ﷺ بر حیوانات و طبیعت نیز ترحم داشت.
ایشان اظهار داشتند: رسول خدا ﷺ تخریب طبیعت را نمیپسندید؛ برای شهر مدینه محدودهای تعیین کرده و فرمود در این محدوده نه درختی را قطع کنید و نه شکار آن را صید کنید. خداوند متعال قطع درخت و صید در اطراف مکه را منع کرده است و رسول خدا ﷺ قطع درختان و گیاهان و شکار حیوانات مدینه را ممنوع کرد. فضای سبز و طبیعت سرسبز روح را شاد میکند و با دیدن آن انسان به عظمت الهی بیشتر معتقد میشود.
خطیب جمعه زاهدان گفتند: کسی که در لباس احرام است نمیتواند صید و حیوانات وحشی را شکار کند. حرمت شکار برای حاجی در زمان ادای مناسک حج نوعی آزمایش و تمرین تقوا و فرمانبرداری است که انسان وقتی صیدی میبیند خودش را کنترل کند و به حکم خدا عمل کند. درس دیگر این است که صید باید حفظ شود. در حرم مکه و مدینه صید ممنوع است. اگر حیوان در سایه باشد کسی اجازه ندارد آن را فراری بدهد و خودش در سایه بنشیند. همچنین فراریدادن صید از محدودۀ حرم و شکار آن در خارج از حرم ممنوع و حرام است.
ایشان ابراز داشتند: آنحضرت ﷺ تعلیم دادند که ما بدون ضرورت و حاجت از شکار حیوانات اجتناب کنیم. شکار جایز است اما نباید بدون نیاز انجام بگیرد. همچنین شکار حیوان برای تفریح کار درستی نیست. قطع درخت جایز است ولی قطع درخت سبز و نابودکردن طبیعت مناسب نیست.
رسول اکرم ﷺ برای تکمیل پروژۀ اخلاق مبعوث شد
مولانا عبدالحمید گفتند: رسول الله ﷺ خوی نرم و اخلاق زیبا داشت. همۀ انبیا اخلاق را به انسانها آموختند اما رسول اکرم ﷺ مبعوث شد تا پروژۀ اخلاق را تکمیل کند. آنحضرت ﷺ متصف به اخلاق کریمانه بود و توانست این اخلاق را در زندگی خود و در جامعه پیاده کند و جامعه را به سوی اخلاق والا، اعتقاد درست و احکام نورانی رهنمون شود. کسانی که خود را مسلمان و پیرو رسولالله ﷺ میدانند زمانی مؤمن و مسلمان واقعی میشوند که از اخلاق و روش و سیرت پیامبر ﷺ پیروی کنند
ایشان ادامه دادند: آنحضرت ﷺ برای زندگی انسانها از بدو تولد تا زمان مرگ برنامه آورد. فرزند را از ابتدا بر حسب استعداد و تواناییشان طوری تعلیم بدهید که خدایش را بشناسد، زندگی را با نام خدا آغاز کند و با نام خدا و کلمۀ توحید از دنیا برود و در زندگی خدا را در نظر بگیرد.
ایشان افزودند: در جنگ بدر صحابه از پیامبر اکرم ﷺ اطاعت کردند و الله تعالی بر اثر این اطاعت کامل، جمع سیصدوسیردهنفرۀ آنها را بر یک لشکر هزار نفرۀ مسلح دشمن پیروز گردانید، اما صحابه در غزوۀ احد بر اثر نافرمانی جمعی از تیراندازان از دستور رسول خدا ﷺ، شکست خوردند. اگر دنیا دنیای امروزی و مسلمان مسلمان امروزی بود همۀ آن صحابه را که سبب شکست مسلمانان شده بودند به دار میزد، اما حضرت رسول ﷺ سکوت محض اختیار کرد و حتی آنها را ملامت هم نکرد. بعدها نیز نهتنها هیچ یادی از خطای آنها نکرد و از آنها درگذر کرد، بلکه از آنها در امور مشورت هم میگرفت.
امامجمعه زاهدان افزودند: لبیدبناعصم و فرزندانش که یهودی بودند، علیه رسول اکرم ﷺ جادو کردند و آنحضرت تا شش ماه بر اثر این جادو اذیت بود، اما آنحضرت ﷺ به کسی اجازه نداد با آنها برخورد کند. آنحضرت ﷺ حتی با آنها قهر هم نکرد؛ این اخلاق کریمانه است.
ایشان ادامه دادند: وقتی رئیس منافقین، عبداللهبنابیّ وفات کرد، فرزندش که مسلمان مخلص بود از آنحضرت ﷺ درخواست کرد که به امید آنکه پدرش به عذاب گرفتار نشود بر پدرش نماز جنازه بخواند و جامۀ مبارکش را هم به او بدهد تا پدرش را با آن کفن کنند، آنحضرت ﷺ هم بر او نماز جنازه خواند و هم جامۀ مبارکش را بر او پوشاند. جمع کثیری از منافقین وقتی این عملکرد پیامبر خدا را دیدند متاثر شده و توبه کردند.
همۀ انسانها مخصوصا حاکم و مسئول و عالِم و بزرگ قوم باید «ترحم و شفقت» داشته باشند
مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: ترحم برای همه مهم است، مخصوصا برای کسی که حاکم و مسئول و مرجع مردم و عالم و معتمد و بزرگ قوم است و اختیاراتی دارد بسیار حیاتی و مهمتر است. همۀ ما باید ترحم داشته باشیم. گذشت و شفقت و دلسوزی مهم و حیاتی و در راستای سیرت آنحضرت ﷺ است.
ایشان افزودند: مهم است که حاکم اخلاق نیکو داشته باشد و بر ملت و مردم خودش ترحم کند. حاکم و ریشسفید و معتمد و بزرگ قوم زمانی از بزرگِ واقعی میشود که اخلاق و سیرت آنحضرت ﷺ را اختیار نکند.
امامجمعه زاهدان گفتند: توصیه آن است که بر همۀ انسانها ترحم کنید و خیرخواه همۀ انسانها باشید، مخصوصا بر مؤمنین که مشترکات بیشتری با ما دارند بیشتر ترحم کنیم. خیرخواه و خیراندیش باشید و مردم را به نماز و زکات و خرجکردن بر فقرا و نیازمندان و خیرخواهی توصیه کنید. بیسرپرستان و یتیمها را تکفل کنید. این کارها رحمت خدا را نازل میکنند و خداوند بیشتر بر شما ترحم میکند.
جامعه زمانی به کرامت میرسد که از علم برخوردار باشد
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان بر لزوم «فراگیری علم» تاکید کردند و ابراز داشتند: جوانان و نوجوانان و فرزندانتان را دریابید. فرزندانتان را به علم و دانش سوق بدهید. علم و دانش برای رشد و ترقی یک ملت حیاتی است.
ایشان تاکید کردند: «دین» و «علم» برای یک ملت دو شرف بزرگ هستند. جامعه زمانی به کرامت میرسد و وجودش برای دیگران مفید میشود که از علم برخوردار باشد. فرزندان را باید علم روز و علم دین یاد بدهید. هر دو دانش نیاز جامعۀ ما هستند.
شرایط جدید جهانی نیازمند قوانین و سیاستهای جدید است
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان، گفتند: امروز شرایط جدید و نوینی در دنیا آمده است و تمام مسائل باید مطابق با تغییر شرایط تغییر پیدا کنند. قوانین و سیاستها نیز باید بر اساس شرایط امروزی تغییر کنند، زیرا قوانین گذشته نمیتوانند تمام نیازهای مردم و کشور را برآورده کنند.
ایشان افزودند: قوانین و سیاستهای چهلوپنج سال گذشتۀ کشور در بسیاری موارد مشکل دارند و مشکلات این قوانین تجربه شده است. لذا این قوانین و سیاستها نیاز به تغییر دارند.
«تحریمهای جدید» و «جنگ» کشور را تهدید میکنند
امامجمعه زاهدان پیرامون «تشدید تحریمها» علیه کشور هشدار دادند و گفتند: تحریمهای شدیدی علیه کشور در حال برنامهریزی هستند. خطر «جنگ» نیز کشور را تهدید میکند. تحریمها که از جنگ هم خطرناکتر هستند جامعه را تهدید میکنند.
ایشان خاطرنشان ساختند: تحریمهای گذشته اگرچه برای عدهای معدود خوب بوده، اما برای عموم ملت ایران نقصان بسیار بزرگی به دنبال داشتهاند. تحریمهای گذشته و فسادها و اختلاسهایی که در کشور صورت گرفتند همهچیز را از ملت گرفتهاند. عدهای نیز منافع و منابع ملی را در دست گرفتهاند که این موضوع برای مردم و کشور مشکلات ایجاد کرده است.
حل مشکلات کشور نیاز به «سازوکار جدید» دارد؛ «مذاکرۀ سازنده و جدی» بهترین راه است
مولانا عبدالحمید «مذاکره» را بهترین راه برونرفت کشور از مشکلات عنوان کردند و گفتند: حل مشکلات کنونی کشور نیاز به یک سازوکار و برنامۀ جدید دارد و بهترین راه «گفتوگو و مذاکره» است.
ایشان تاکید کردند: مذاکره و گفتوگوی سازنده میتواند جلوی تحریمها را بگیرد و خطر «جنگ» و «تحریم» را از سر کشور بردارد و کشور را از چالشهای موجود نجات دهد. البته این مذاکرات باید از جدیت و اختیارات لازم برخوردار باشند.
طرفین مذاکره باید «صداقت» و «سعهصدر» داشته باشند
امامجمعه زاهدان افزودند: ما هم طرف ایرانی که طرف خودمان است و هم طرف دیگر اعم از اینکه آمریکاییها و اروپاییها باشند و یا هر طرف دیگری، همه را به «صداقت» توصیه میکنیم. طرفین باید صداقت و امانتداری داشته باشند و از سعهصدر و بردباری و گذشت کار بگیرند تا کشور به مشکلات و رنجهای بیشتری گرفتار نشود.
ایشان گفتند: دستور اسلام آن است که ما حتی با دشمنانمان هم صادقانه رفتار کنیم؛ حتی اگر آنها صادق نباشند، ما صداقت داشته باشیم و سخنان ما از پشتوانۀ واقعیت و صداقت برخوردار باشند.
مردم ایران «رنج بیسابقهای» را در بخش معیشت تحمل میکنند/ تا زمانی که به مشکلات مردم رسیدگی نشود رضایت ملت حاصل نمیشود
مولانا عبدالحمید در پایان سخنانشان، به مشکلات معیشتی مردم ایران اشاره کردند و گفتند: متاسفانه مردم ایران این روزها رنج شدید و بیسابقهای را در بخش اقتصادی و معیشتی تحمل میکنند که در هیچ کشوری از کشورهای دنیا چنین رنجی را سراغ نداریم.
ایشان افزودند: ارزش پول کشور به سرعت در حال افت است. اگر این وضعیت ادامه داشته باشد ضایعات بسیار سنگینتری متوجه مردم و کشور خواهد شد. لذا حل این مشکلات نیاز به فکر جدی دارد و تا زمانی که مسئولان کشور و کسانی که در رأس قدرت قرار دارند نتوانند به مشکلات و خواستههای ملت رسیدگی کنند رضایت این ملت حاصل نمیشود.