شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهلسنت زاهدان در خطبههای نماز جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ خواستار برگزاری رفراندوم با حضور ناظران بینالمللی برای تغییر سیاستها بر اساس خواستههای مردم شدند و از حوزههای علمیه قم و مسئولان کشور خواستند صدای مردمی را که پنجاه روز است در میدان اعتراضات حضور دارند، بشنوند.
دلیل انقلاب ۵۷، نبود آزادی بود
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید درخصوص ریشههای انقلاب ۵۷ اظهار داشتند: «در سال ۵۷ ملت ایران خیزش بسیار بزرگی انجام داد و بسیاری از شمایی که اینجا نشستهاید، در آن زمان به دنیا نیامده بودید و بسیاری از آنها که آن زمان بودند، درگذشتهاند و نسل تغییر کرده است. آن زمان که ملت ایران انقلاب کرد و روحانیت پیشاپیش بود، ملت دلیل انقلاب خود را نبود آزادی میدانست. آزادی برای بشر از هر چیزی مهمتر است. بشر اگر همهچیز داشته باشد و آزادی نداشته باشد، هیچچیز به کامش نمینشیند.»
ایشان افزودند: «انقلاب ۵۷ برای آزادی و استقلال بود و مردم میگفتند سرمایه کشور دارد به جایی دیگر میرود و چرا این سرمایه برای ملت ایران مصرف نشود. اینها حرفهایی بود که در زمان انقلاب گفته میشد و مردم شکایت داشتند که چرا نمیتوانیم حرفمان را بزنیم، یا چرا استقلال نداریم. در زمان انقلاب بحث بر سر این بود که ما که مسلمانیم چرا حکومت اسلامی را تجربه نکنیم.»
بالاترین مقام مسئول کشور هم مشروعیت خود را از مردم گرفته است
امام جمعه اهلسنت زاهدان در خصوص مشروعیت نظام تأکید کردند: «بنابراین مردم انقلاب را پیروز کردند و زنان و مردان، دانشجویان و بازاریان، همه به صحنه آمدند و برای تحقق آزادی کشته دادند و به زندان رفتند. انقلاب را ملت پیروز کرد و به جمهوری اسلامی هم همین ملت، رأی داد. این نظام مشروعیت خود را از رأی ملت گرفت. آن زمان مردم خیال میکردند دوره حضرت رسول (صلیاللهعلیهوسلم) به ایران برمیگردد و عدالت و مساوات رحمةللعالمین محقق میشود. اهلسنت میگفتند دوره خلفای راشدین تکرار میشود و شیعه و سنی معتقد بودند دوره حضرت علی و عدالت علوی خواهد آمد.»
ایشان یادآوری کردند: «تمام مقامات و مسئولان مشروعیت خود را، مستقیم یا غیرمستقیم، از مردم گرفتهاند. رئیسجمهور و نمایندگان مجلس و خبرگان مستقیم از مردم مشروعیت میگیرند. بالاترین مسئولیت کشور هم مشروعیت خود را از همین ملت گرفته است. مسئولان ردهبالای کشور هم میگفتند که مردم ولینعمت هستند. در نظام جمهوریت، محور مردم هستند و همه مردم در نظامی که با رأی مردم بر سر کار آمده، دخیل هستند. متأسفانه آنطور که همۀ مردم فکر میکردند که تبعیض و نابرابری از بین رفته و همه از نعمت مساوات برخوردار میشوند، نشد.»
بسیاری از زنان ماهرتر و بااستعدادتر از مردان هستند
مولانا عبدالحمید در ادامه از تبعیضها علیه زنان انتقاد کردند و گفتند: «یکی از تبعیضهای بزرگی که پدید آمد، در رابطه با زنان بود. زنان در کشور مورد تبعیض قرار گرفتهاند. من اینها را میگویم تا همه بدانند که مشکل کجاست. پزشک تا متوجه بیماری نشود، هیچ کاری نمیتواند بکند. اقوام، مذاهب و اقلیتها بیشتر مورد تبعیض قرار گرفتهاند. همیشه علیه این تبعیضها فریاد زده شده و گفته شده که تبعیض در اسلام و قانون اساسی کشور، جایی ندارد.»
امام جمعه اهلسنت زاهدان تصریح کردند: «امروز بیشترین اعتراضات از سوی زنان است که مورد تبعیض قرار گرفتهاند. زنان به دانشگاه میروند، تحصیل میکنند و بسیاری از آنها از مردان ماهرتر هستند و استعداد بالاتری دارند. این زنان شایستگی و لیاقت دارند و باید بهکار گرفته شوند. بهکارگیری زنان و اقوام و مذاهب در هیئت دولت شما را خوشنام میکند و به نفع حاکمیت و نظام است.»
ایشان افزودند: «حالا که این زنان فریاد میزنند، نتیجه تبعیض و نابرابری نسبت به آنهاست. زنان بیمهری دیدهاند. چرا زنان روسریهایشان را میسوزانند؛ درحالیکه پوشیدن روسری یک فرهنگ ایرانی و اسلامی است؟ چه کسی این زنان را به خشم درآورده است؟ این زنان چه بیمهری و ظلمی دیدهاند که روسریهایشان را پاره میکنند و آتش میزنند؟ این پرسشها را باید از خودمان بپرسیم.»
مولانا عبدالحمید علت دینگریزی جامعه ایرانی را نیز عملکرد مسئولان دانستند و گفتند: «متأسفانه دینگریزی در ایران زیاده شده است و عده زیادی از دین تنفر پیدا کردهاند. زنان به حجاب تنفر پیدا کردهاند و این هم از عملکرد ماست. اگر این عملکرد نبود، این تنفر پیدا نمیشد. نگذارید این نفرت و بغض نسبت به دین بیشتر شود. تدبیر کنید. تا به حال از ایرانیان نظرخواهی نکردهاید؛ حالا بپرسید و مشورت کنید. ما جز خیر کشور و خیر ملت خواسته دیگری نداریم.»
نه شیعه و نه سنی، به زور به بهشت نمیرود
مولانا عبدالحمید با تأکید بر اینکه نمیتوان به زور کسی را به بهشت برد، اظهار داشتند: «این بر خلاف تدبیر بود که گشت ارشاد بخواهد به زور زنان را مجبور به رعایت حجاب بکند. اگر حاکمیت نسبت به زنان مهربانی بیشتری نشان میداد و حقوق آنان را برابر میساخت، لازم نبود که برای این زنان گشت ارشاد بفرستد. خود اینها حجاب را رعایت میکردند. وقتی زنان را از همهچیز محروم کردهاید و میخواهید به زور ملت را به بهشت ببرید، بدانید که نه شیعه و نه سنی به زور به بهشت نمیرود. با محبت و دوستی و احترام و با رعایت حقوق میتوانید مردم را به بهشت یا جهنم ببرید. اگر بخواهید به زور سرنیزه مردم را به بهشت ببرید، مردم با شما نخواهند آمد. این اشتباه است. اسلام با زور و شمشیر نیامده است. ایرانیان هم با شمشیر اسلام را نپذیرفتهاند بلکه با محبت و اخلاق زیبا دین پذیرفته شده است. عدالت مسلمانان دین را به دنیا آورده است و اشتباه است که کسی فکر کند ملتها به زور اسلام را پذیرفتهاند. این اشتباه شما کشور را به اینجا کشانده است که میخواهید به زور مردم را به بهشت برسانید.»
ایشان رفع تبعیضها را خواسته اساسی ملت عنوان کردند و گفتند: «در دورههای اصلاحطلبان همه اهلسنت متحد شدند و بسیاری از شیعیان هم در رأیدادن به اصلاحطلبان از اهلسنت دنبالهروی کردند. این در کشور معروف است که اهلسنت به هر طرف رفتند، همان طرف پیروز انتخابات است؛ چرا که متحد و منسجم رأی میدهند تا بتوانند به مطالباتشان برسند و تبعیضها را پشت سر بگذارند. در این مدت فریاد زده شد که زنان، اقوام و مذاهب مورد تبعیضاند؛ درحالیکه در اسلام تبعیض جایگاهی ندارد. پس این تبعیض از کجا بر ملت ایران تحمیل شده است؟ زن جایگاه بلندی دارد. در هر فرهنگ و تمدنی در دنیا، زن جایگاه بالایی دارد و در اسلام، بالاترین جایگاه را دارد.»
امام جمعه اهلسنت زاهدان با یادآوری اینکه مسئله ما یک مسئله داخلی است، اظهار داشتند: «من خدمت رئیسجمهوری فعلی رسیدم و به او گفتم اگر عزت ایران را میخواهی زنان و اقوام را در کابینهات بیاور اما متأسفانه تا به حال از مسئولان گوش شنوایی ندیدهام و همیشه سلیقهای عمل شده است. تأکید ما بر آن است که حرف مردم شنیده شود و نگذاریم که تلفات بیشتر از این شود. این خسارتها به همۀ مردم ایران وارد میشود. مسئله ما داخلی است. مسئله خارجی همیشه بوده و هست اما این مسئله داخلی است.»
حتی اگر زنان شما را کتک بزنند، نباید آنها را بزنید
مولانا عبدالحمید در خصوص جایگاه زنان در فرهنگ مردم بلوچ نیز تصریح کردند: «در منطقه ما فرهنگ عجیبی نسبت به زنان وجود دارد. اگر کسی بخواهد قاتل خویشاوندانش را بکشد و ببیند زنی همراه آن قاتل است، سرش را پایین میاندازد. زن در فرهنگ ما احترام ویژهای دارد. اینها دختران، خواهران و مادران شما هستند. بگذارید زنان شما را بزنند. اگر زنی ما را بزند، ما از خود دفاع نمیکنیم. حتی اگر شما را کتک بزنند، نباید پلیس آنها را بزند. کدام شریعت و قانون به گشت ارشاد اجازه داده دست و پای زنان را بگیرد و آنها را در ماشین بیندازد؟»
طالبان با کدام مجوز شرعی جلوی تحصیل دختران را گرفتهاند؟
امام جمعه اهلسنت زاهدان در انتقاد به رویه طالبان در جلوگیری از تحصیل دختران نیز گفتند: «من در اینجا روی سخن را به طالبان برمیگردانم. من مصاحبه کردهام و به من اعتراض هم شده است که گفتهام این طالبان، طالبان ۲۰ سال قبل نیستند و تغییر کردهاند. من احساس میکنم طالبان تغییراتی کردهاند ولی چیزی که من بسیار نگران آن هستم، این است که کسی نباید جلوی تعلیم زنان را بگیرد. دانشگاهها باید به روی زنان باز باشد. کدام دین و شریعت، از تحصیل زنان جلوگیری کرده است؟ این نظر عدهای است که تنگنظر هستند. طالبان! شما را به خدا این کار را نکنید. دانشگاهها و مدارس را به روی زنان باز کنید. توصیه من آن است که قبل از دانشگاه مردان، باید دانشگاه زنان باز شود. زنان استعداد دارند. آنها میخواهند علم و دانش فرابگیرند. شما با کدام مجوز شرعی جلوی آنها را گرفتهاید؟ چه کسی به شما گفته اجازه تعلیم به آنها ندهید؟»
ایشان افزودند: «عدهای از من انتقاد کردهاند که شما اینها را نگفتهاید؛ درحالیکه اینطور نیست. من الآن اینها را بر سر منبر میگویم و پیشتر هم گفتهام و به طالبان پیام دادهام که جلوی تعلیم زنان را نگیرید. ما به طالبان گفتهایم که علمای جهان اسلام قانع نمیشوند که جلوی تعلیم زنان را بگیرید. من این را مسئولیت شرعی طالبان میدانم که حقوق زنان را رعایت کنند.»
شما این اعدامها را از کجا آوردهاید؟
مولانا عبدالحمید در خصوص اعتراضات مردم گفتند: «شاید عدهای به مسئولان بگویند مشکلی در کشور نیست اما آنها که در میان مردم هستند میدانند که مشکلات وجود دارد. خارجیها مردم را تحریک میکنند اما این فریادها نتیجۀ آن تحریکها نیست. این حرف من را بشنوید که امروز بخش اعظمی از مردم ایران دردمند هستند. چقدر بر سر قوه قضاییه فریاد زده شده که این اعدامها به ضرر کشور است. اعدام در حیات طیبه آنحضرت (صلیاللهعلیهوسلم) و در سیره خلفای راشدین و حیات بابرکت امیرالمومنین حضرت علی نبوده است. شما این اعدامها را از کجا آوردهاید؟ این اعدامها به ضرر کشور و اسلام است. کسی که جرمی مرتکب میشود، باید زندانی شود یا به شیوه دیگری مجازات شود.»
پخش اعترافات اجباری جامعه را ملتهبتر میکند
امام جمعه اهلسنت زاهدان اعترافات اجباری را غیر قابل قبول خواندند و افزودند: «اعتراف اجباری در اسلام اصلا جایگاهی ندارد و پذیرفته نمیشود. پخش اعترافاتی که به اجبار یا با تطمیع گرفته شده جامعه را ملتهبتر میکند. ما باید بدانیم امروز چه چیزی به فروکشکردن احساسات کمک میکند. این معترضان سیاسی را زندان نکنید؛ بلکه آنها را دعوت به گفتوگو کنید و اگر حرفشان خوب است، آن را بپذیرید و اگر خوب نیست، قانعشان کنید. یک چیزی که در این مدت من را به شدت رنج داده است، همین زندانیکردن زنان سیاسی است. ما باید اجازه بدهیم مردم حرف بزنند و علیه ما فریاد بزنند. اگر عملکرد ما درست باشد، حرف هیچکس تأثیری نخواهد داشت.»
حوزههای علمیه قم باید صدای مردم را بشنوند
مولانا عبدالحمید اعتراضات را حاصل انباشت مشکلات متعدد در کشور دانستند و گفتند: « اکثریت مردم ایران، جز یک طیف خاص، احساس تبعیض و تحقیر میکنند و آن طیف خاص هم همان کسانی هستند که از فیلتر شما رد شدهاند. مردم گرسنهاند. وقتی دلار به بالای ۳۳ هزار تومان رسیده و تومان ارزشش را در سطح دنیا از دست داده، مردم گرانی را تجربه میکنند. چه کسی میتواند با این مشکلات زندگی کند؟ حوزههای علمیه قم باید صدای مردم را بشنوند. مسئولان امر هم باید فریاد مردم را بشنوند. با زندان و کشتن این مردم نمیتوانید آنها را ساکت کنید. الآن نزدیک به ۵۰ روز است که مردم در حال اعتراض هستند. این مردم خون دیدهاند و کشته دادهاند. نمیتوانید آنها را بیرون برانید.»
روزی خواهد آمد که دیگر دیر شده است
مولانا عبدالحمید با اشاره به تغییر نسلها و به بنبسترسیدن سیاستهای حاکمیت، اظهار داشتند: «من خیرخواه و دلسوز شما هستم. در گذشته حاضر نشدهام مادیات و پست و مقام شما را قبول کنم و در آینده هم اگر کل ایران را به من بدهید، من حاضر نیستم بپذیرم. برای ما همین طلبگی خوب است. اما به شما میگویم که این ملت عقب نمیرود. با این ملت با خشونت رفتار نکنید بلکه بنشینید و مسئلهتان را حل کنید. اکثریت مردم نارضایتی دارند و مشروعیت شما از همین مردم است. اگر این را قبول ندارید، رفراندومی فوری با حضور ناظران بینالمللی برگزار کنید.»
امام جمعه اهلسنت زاهدان تأکید کردند: «ما همه ایرانی هستیم و چه از نیروهای نظامی کشته شود، چه از مردم، این خسارتی بر ماست. ما شیعه و سنی و اقوام نداریم. همه یکی هستیم. ما میگوییم مشکل ملت ایران حل بشود و جز این هیچچیزی نمیخواهیم. در ظرف چندساعت کشتههای زاهدان با کل کشتههای ایران برابر شد. ما میخواهیم کشور از این بنبست بیرون شود. شما رفراندوم برگزار کنید و ببینید ملت چه تغییری میخواهند و هرچه خواستند، به آن تن بدهید. این سیاستها به بنبست رسیده است. من قبلا دلسوزانه فریاد زدهام که روزی خواهد آمد که دیگر دیر شده است.»
ایشان در خصوص بازنگری در قانون اساسی نیز تصریح کردند: «خود این قانون اساسی ۴۳ سال پیش تصویب شده و کسانی که آن را تدوین کردهاند، همه رفتهاند و نسل دیگری آمده است. این قانون هم باید تغییر پیدا میکرد و بهروز میشد. بسیاری از بندهای این قانون بهروز نیستند. بارها گفته شده که این قانون به رفراندوم گذاشته شود اما متأسفانه هیچکاری انجام نشده است و حتی همان قانون ۴۳ سال قبل هم به درستی اجرا نشده است.»
امام جمعه اهلسنت زاهدان افزودند: «ما بارها گفتهایم که مردم ایران گرسنهاند و نگذارید ثروت ایران از کشور خارج شود. این ثروت باید برای خود مردم خرج شود. چقدر فساد و اختلاس در ادارات میبینیم و ثروت مردم را به یغما میبرند. آفرین بر این مردم که تا به حال صبر کردهاند. حالا هم که صدایشان بلند شده است، چاره تدبیر است. باید به خواسته جمهور که محورند، تن بدهید.»
فیلترها نمیگذارد مغزهای متفکر و باوجدان رئیسجمهور شوند
مولانا عبدالحمید در ادامه به انتقاد از بهکارنگرفتن نیروهای توانمند در کشور پرداختند و گفتند: «من دقیقا یادم است که قبل از انقلاب همه میگفتند در کشوری با اینهمه سرمایه چرا ما باید گرسنه باشیم. امروز این همان کشور سرمایهدار است. ایران یکی از کشورهای استثنایی از لحاظ منابع و معادن در جهان است که امروز به خاک نشسته است. ملت به همین مسئله اعتراض دارد که احساس میکند دارد تحقیر میشود. وقتی فیلترهایی گذاشتهاید و افراد توانمندی را که حتی ممکن است اهل نماز هم نباشند اما مغزهای متفکرند و باوجدانند، نمیگذارید رئیسجمهور شوند. نمایندگان و مدیران هم فقط از یک طیف خاصی انتخاب میشوند. کشور را دست نظامیان و امنیتیها دادهاید. آنها مسئولیت و تخصصی دارند اما کشور رجال سیاسی میخواهد که کشور را در سیاستهای داخلی و خارجی مدیریت کنند. مغزهای متفکر همه فراری شدهاند.»
ایشان افزودند: «من اینها را دلسوزانه میگویم که بسیاری از نخبگان دانشگاهی که از سرمایه ملی تربیت شدهاند و باید برای ملت کار میکردند، از کشور خارج شدهاند و نتیجه هم آن شده که کشور بسیار بزرگی مثل ایران در یک دایره تنگ قرار بگیرد. این دلسوز شما بارها هشدار داده که دایره را تنگ نکنید اما تبعیض چنان گسترش پیدا کرده که نهتنها زنان و اقوام و مذاهب، که خود شیعیان را هم در بر گرفته است. در جامعه شیعه چنان انسانهای فرهیخته و توانمندی وجود دارد که اگر میدان داشتند، کشور را میساختند.»
دیه نمیخواهیم؛ مقصران را در هر ردهای مجازات کنید
مولانا عبدالحمید به مردم زاهدان توصیه کردند: «امروز نیرویی در شهر نیست و امنیت در دست شماست. هیچکس به مالی تعرض نکند و هرکس به اموال و آبروی مردم تعرض کند، از ما نیست؛ چرا که این بر خلاف شریعت است. امنیت شهر امروز در دست خودتان است و هیچکس آسیبی به کسی نرساند.»
ایشان در پایان اعلام کردند: «من پیشنهادی درباره شهدا و مجروحان داشتهام. بسیاری از این افراد از خانوادههای ضعیف هستند و ما حسابی افتتاح کردهایم تا خودمان به خانواده شهدا و درمان مجروحان کمک کنیم. بنا داریم برای زندانیان هم وکیل بگیریم. از جاهای دیگر مسئولان پیشنهاد دادهاند که ما دیه آنها را میدهیم اما فعلا به دلیل آنکه خواسته ما مبنی بر محکومکردن این جریان و اذعان به مظلومیت مردم و مواخذه مجرمان در هر ردهای، تأمین نشده و قدمهایی که برداشته شده، رضایت مردم را تأمین نکرده است، نظر من بر آن است که دیه نگیریم و خودمان به این خانوادهها کمک کنیم. اصل آن خواستهها هستند و آن خواستهها باید برآورده شوند.»