شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نمازجمعه اهلسنت زاهدان (10 فروردین 1397) با بیان اینکه «ذکر» و «فکر» انسان را به «معرفت الهی» میرسانند، به تاثیر معرفت و شناخت پروردگار در عمل به دستورات شریعت اشاره کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید در این مراسم پس از تلاوت آیۀ «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» {بقره: 152} اظهار داشتند: یکی از قوانین دنیا این است که انسان نسبت به هر چیزی شناخت بیشتری داشته باشد با او محبت پیدا میکند. مردم دنیا از آنجاییکه نسبت به دنیا و منافع آن شناخت دارند با مادیات محبت دارند. قانون دیگری که تجربه شده است اینکه هر کس چیزی را زیاد دوست داشته باشد آن را زیاد یاد میکند. به زبان عربی مقولهای است که «من أحب شیئا أکثر ذکره»
ایشان ادامه دادند: بتپرستان و آنانیکه مخلوق را عبادت میکنند شناخت کاذبی از مخلوق دارند و بر اساس همین شناخت کاذب و فکر اشتباه، از آنها به کثرت یاد میکنند، به آنها ادای احترام میکنند، تعظیم میکنند و آنها را دوست دارند. بندگان خدا که نسبت به الله تعالی شناخت و معرفت دارند محبت خدای عزوجل در دلشان قرار دارد.
مولانا عبدالحمید دلایل وجود و عظمت خدا را ظاهر دانسته و ابراز داشتند: الله تعالی خالق همه کائنات است و آیات و دلایل قدرت و عظمتش ظاهر است. خودِ الله هم «ظاهر» هستند و هم «باطن»؛ ظاهر است که همه مخلوقات را بهوجود آورده است، از این چه ظاهرتر که هر چیزی را شما نگاه میکنید آیات پروردگار است؟
ایشان در ادامه افزودند: الله تعالی خالق و مخترع تمام جهان است اما به چشم دیده نمیشود؛ «لاَ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ» {الأنعام/ 103}. چشمهای ما از دیدن ذات الله ناتواناند؛ حضرت موسی درخواست کردند: «قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ» {أعراف: 143} پروردگارا! خود را به من نشان بده تا تو را ببینم، الله تعالی فرمود: تو هرگز نمیتوانی من را ببینی، به کوه نگاه کن اگر توانست در مقابل نور پروردگار مقاومت کند تو هم میتوانی من را ببینی و اگر کوه با آن صلابت نتوانست نور الهی را تحمل کند و متلاشی شد پس معلوم میشود که دیدن پروردگار در دنیا محال است. وقتی الله تعالی تجلیاش را بر کوه باز کرد کوه متلاشی شده و مثل ریگ روان پخش شد. حضرت موسی وقتی این صحنه را دید نتوانست آن را تحمل کند و بیهوش افتاد. وقتی به هوش آمد گفت: پروردگارا! من توبه کرده و به سوی تو رجوع کردم و من اولین مسلمانم که در مقابل تو تسلیم هستم.
مولانا عبدالحمید در ادامه «محبت» و «تسلیم در مقابل پروردگار» را نتیجه «معرفت الهی» دانستند و خاطرنشان کردند: این شناخت و معرفت بود که حضرت موسی میفرماید: «سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ» هرگاه شناخت پروردگار حاصل شود آنقدر عظمت بر انسان طاری میشود و آنقدر محبت پیدا میشود که از زبان انسان توبه، استغفار و معذرتخواهی جاری میشود و انسان صادقانه تسلیم ربالعالمین میشود.
ایشان افزودند: هیچ مؤمنی نیست که از خدا شناخت نداشته باشد، همه مومنان شناخت دارند اما این شناخت تفاوت دارد؛ بعضی کمترین شناخت را دارند و بعضی شناختشان بلند و بالاست. اولیاءالله، مقربان و انبیا شناخت وسیعی از رب العالمین دارند.
شناخت الهی با «ذکر» و «فکر» حاصل میشود
مدیریت دارالعلوم زاهدان در ادامه به راههای شناخت الهی اشاره کردند و ابراز داشتند: شناخت پروردگار بیشتر از دو چیز حاصل میشود؛ یکی از «فکر» و دیگری از «ذکر». فکر در مخلوقات و عظمت الهی و فکر در هفت طبق آسمان و منظومههای شمسی، ماه، ستارگان و کهکشانها که الله تعای آنها را آفریده است و فکر در زمین، آسمان، کوهها و دریاها انسان را به شناخت عظمت و حکمت الله نزدیک میکند.
ایشان در ادامه از داستان حضرت یوسف و حضرت موسی علیهماالسلام بهعنوان نمونههایی از «تدبیر الهی» یاد کردند که فکر در آنها سبب شناخت خدا میشود و اظهار داشتند: واقعه حضرت یوسف نمونهای از قدرت الهی، تدبیر حکیمانه و علم و حکمت پروردگار است؛ الله تعالی حضرت یوسف را از چاه به زندان میبرد و پس از آن حکومت مصر را به او میسپارد، قصه حضرت یوسف با ملاقات والدین و برادران پایان میپذیرد. حضرت یوسف هنگام ملاقات آنها میفرماید: «إن ربی لطیف لما یشاء» الله لطیف است، نگاهش بسیار دقیق و باریک است، برنامههایش بسیار موفق است و تدبیر ربالعالمین بسیار عجیب و شگفتآور است.
ایشان ادامه دادند: فرعون بنابر پیشبینیای که فرزندی از بنیاسرائیل وارث این ملک خواهد بود و پادشاهی مصر را از فرعون میگیرد، فرزندان بنیاسرائیل را به قتل میرساند. فرعون تدبیر میکند که همه پسرهایی را که در میان بنیاسرائیل متولد میشوند به قتل برساند. الله تعالی چه قدرتی دارد! وقتی حضرت موسی متولد میشود الله به دل مادرش القا میکند که او را در صندوق بگذارد و به دریای نیل بیندازد، صندوق به سمت خانۀ فرعون میرود، کنیزها آن را میگیرند و وقتی آن را نزد همسر فرعون میآورند و باز میکنند میبینند که در آن صندوق نوزادی قرار دارد. الله تعالی میفرماید: «وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي» هر کس حضرت موسی را میدید شیفتۀ او میشد. الله محبت او را در دل همسر فرعون انداخت. وقتی بچه را نزد فرعون بردند گفت شاید این همان فرزندی باشد که سبب نابودی پادشاهی ما میشود. همسرش گفت ما فرزند نداریم شاید او به ما نفعی برساند و یا ما او را فرزند بگیریم. فرعون موافقت کرد.
ایشان ادامه دادند: خداوند در دل موسی انداخت که پستان هیچ زنی را قبول نمیکرد، چون الله تعالی به دل مادر حضرت موسی القا کرده بود که من او را به تو برمیگردانم و من او را پیغمبر میگردانم. خواهر حضرت موسی که با احتیاط و از دور صندوق را تعقیب میکرد و متوجه شد که حضرت موسی پستان هیچ زنی را نمیپذیرد، گفت: من زن صالحه و نیکی را میشناسم، امید است که این پسر شیر او را قبول کند. مادر حضرت موسی را آوردند وقتی او حضرت موسی را به آغوش گرفت حضرت موسی پستانش را قبول کرد. بچه را به او تحویل دادند و برایش حقوق هم تعیین کردند؛ این برنامۀ الهی و تدبیر پروردگار است.
مولانا عبدالحمید «حفاظت حضرت موسی» و «آشنایی با اصول حکومتداری» را از فلسفههای تربیت ایشان در خانۀ فرعون دانستند و تصریح کردند: خداوند خواست حضرت موسی در خانه حاکم روش حکومتداری را بیاموزد و خانه حاکم برای حضرت موسی از خانه پدرش بهتر بود، او اینجا واژههای سیاسی، دیپلماسی و حکومتداری را آموخت و اینجا از هر خطر و تهدیدی حفاظت شد.
ایشان در ادامه به «فلسفه اقامت حضرت موسی در مدین» پرداختند و گفتند: تدبیر و برنامهی دیگر خدا این بود که حضرت موسی از خانه فرعون به خانه شعیب برود و آنجا مانند همه انبیا گوسفند بچراند. انبیا انسانهای متواضع و فروتن بودند، انسانهای مغرور و متکبر نبودند. گوسفندها گرگ دارند و خطر دستهدستهشدن و ضایعشدنشان وجود دارد و چوپان باید بالای سر آنها بایستد، سحرگاه آنها را زود حرکت بدهد و شب دیر بیاورد. همینطور رهبران انسانها خودشان هم سحر بلند شوند و دیگران را نیز به سحرخیزی تشویق کنند و اول شب به ذکر الله مشغول بشوند و نماز مغرب و عشا را بخوانند. الله تدبیر میکند که حضرت موسی از مصر فراری بشود و به مدین محل اقامت حضرت شعیب بیاید.
ایشان ادامه دادند: بعد از ده سال وقتی حضرت موسی احساس میکند فرعون واقعه قتل را فراموش کرده میخواهد به مصر برگردد، الله به او نبوت میدهد. همین موسی سبب میشود که فرعون همراه لشکریانش در دریا غرق و نابود بشوند. الله تعالی میفرماید: «كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ» {شعراء: 59} بنی إسرائیل را وارث آنها قرار دادیم.
امامجمعه اهلسنت زاهدان همه برنامههای الهی را «دقیق، حکیمانه و از روی علم» دانستند و ابراز داشتند: اینکه الله تعالی چگونه بنیاسرائیل را وارث فرعون میگرداند جای فکر و تأمل دارد؛ این تدبیر ربالعالمین است و فکر در این تدبیر سبب معرفت و شناخت خدا میشود. وقتی حضرت یوسف به حکومت رسید و با والدینش ملاقات کرد اینجا تدبیر الهی به انتهای خود رسید. الله در برنامههایش دقیق و همۀ برنامههایش از روی حکمت و دانشاند. الله تعالی هیچ چیزی را در این کائنات بدون حکمت و علم پیدا نکرده است.
ذکر الله تعالی نور، رحمت و هدایت است
ایشان با بیان اینکه «محبت و فرمانبرداری» از نتایج «ذکر» و «فکر» هستند به مصداقهایی از ذکر اشاره داشتند و گفتند: هر چه شما زیاد فکر و ذکر بکنید محبت الله در دلتان بیشتر میشود. فرمانبرداری از همه احکام ربالعالمین «ذکر» او است؛ مالتان را در راه خدا صدقه کنید، یتیمان را مورد تفقد قرار دهید، جنازهای را همراهی کنید، مریضی را عیادت کنید، به ملاقات خویشاوندان بروید… همۀ اینها ذکر الله تعالی هستند. ذکر الله تاثیر و نتیجه دارد ذکر الله نور، رحمت و هدایت است.
ایشان افزودند: به بچههایتان ترحم کنید، آنها را نصیحت کنید، با خانوادهتان بنشینید و لبخند و حرف خوب بزنید، در امور دین و دنیا با آنها مشوره کنید، مسافری را راهنمایی کنید، با آنها محبت کنید، مهماننوازی کنید؛ اینها همه یاد الله تعالی هستند. برای هدایت و دنیای مردم فکر کنید، خدمت دنیوی انجام دهید، نانی بدهید، آبی بدهید، جایی ندارد جایی بدهید؛ این همه ذکر ربالعالمین هستند. خلاصه اینکه هر گونه خدمت به انسانیت «یاد الهی» است.
مدیریت دارالعلوم زاهدان به تفکر در مخلوقات توصیه کردند و گفتند: در رابطه با الله تعالی فکر کنید، وجود خودتان بالاترین آیه و نشانۀ قدرت پروردگار است. «لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم» أحسن تقویم معنایش این نیست که تنها صورت انسان زیباست، انسان سربلند و دوپا آفریده شده و قد و قامت زیبایی دارد. موجودات خلق شدهاند تا شما در آنها فکر کنید.
ایشان تنها خدا را لایق دوستی دانستند و خاطرنشان کردند: ربالعالمین ذاتی دقیق، لطیف و دوستداشتنی است. این خدای عظیم و علیم لایق دوستی است نه آن بت بیجان و چوبی که خودتان با دستان خودتان آن را نصب کردهاید و «زیارت» نامیدهاید.
ایشان عبادت غیرالله را مایه ناراضگی خداوند دانستند و افزودند: مساجد که خانههای خدا هستند شایسته تکریماند نه زیارتها و خانههای فلان درویش و ملنگ. خانه خدا بهتر است یا خانه آخوند شهر؟ این قانون است هر ملتی که به چوبها و سنگها رجوع میکند مساجدشان خالی میشود. الله ناراض میشود از ملتی که مساجد را خالی کنند و به سمت چوب، سنگ و درخت بدوند.
ایشان ضمن بیان جایگاه مساجد، به ذکر در مساجد توصیه و تاکید کردند و ابراز داشتند: مسجد خانه خدا و محل رحمت پروردگار است. شما به خانه هر کسی وارد بشوید لازم میشود که از شما پذیرایی کند، احترام بگذارد و برای احترامتان بلند بشود؛ وقتی به مسجد که خانه خداست مراجعه میکنید آیا الله شما را احترام نمیکند؟ الله شما را اکرام میکند، میبخشد، هدایت میکند.
مولانا عبدالحمید در پایان افزودند: مساجد را احترام کنید که محل عبادت و خانه ربتان هستند. هنگام ورود به مسجد عظمت الهی بر شما طاری بشود و بدانید که به چه خانهای داخل میشوید، پای راست را بگذارید، بسمالله بگویید و وارد شوید، وقتی شما بسمالله میگویید الله به همین خشنود میشود، گناهانتان را عفو میکند، دعا کنید دعاهایتان پذیرفته میشوند.
مسئولین امر به مقتضیات «جمهوری اسلامی» عمل کنند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در فرازی دیگر از سخنانشان با اشاره به نزدیکشدن 12 فروردین؛ «روز جمهوری اسلامی»، «اجرای عدالت»، «رفع تبعیض» و «تأمین آزادیهای قانونی» را از مقتضیات «نظام جمهوری اسلامی» هستند که توجه به آنها را برای «استحکام نظام» تاثیرگذار است. توصیۀ ما به مسئولین آن است که به اقتضائات «جمهوریت» و «اسلامیت» عمل کنند.
مولانا عبدالحمید «تأمین آزادیها» را مورد تاکید قرار دادند و گفتند: «آزادی» از مسائلی است که هم دین اسلام و هم جمهوریت بر آنها تاکید دارند. در برخی از جمهوریهای دنیا بعضی از گناهان و منکرات آزاد هستند که از دیدگاه اسلام ممنوعاند، اما در «جمهوری اسلامی» باید آزادیهایی که دین اسلام بر آنها تاکید دارد رعایت شوند.
ایشان در ادامه تصریح کردند: «اجرای عدالت»، «رفع تبعیض»، «آزادی اندیشه و بیان» و «آزادی قلم» ازجمله مواردی هستند که در تعالیم اسلام مورد توصیه قرار گرفته و بر آنها تاکید شده است. باید فشارها را برداریم و آزادیهایی که در دین اسلام وجود دارند را مراعات کنیم.
مدیر دارالعلوم زاهدان اظهار داشتند: در نظام اسلامی چنان آزادی عمل وجود دارد که سیدنا علی رضیاللهعنه که امیرالمؤمنین است، اما برای محاکمه و قضاوت در دادگاه حاضر میشود و قاضی شریح هم علیه حضرت علی و به نفع فرد یهودی فیصله میکند، که البته این آزادی عمل سبب مسلمانشدن فرد یهودی شد.
امامجمعه اهلسنت زاهدان خاطرنشان کردند: با توجه به اینکه نظام جمهوری اسلامی بر اساس تامین همین آزادیها پایهگذاری شده است، خواستۀ تمام ملت ایران از مسئولین و در رأس آنان از رهبر معظم انقلاب آن است که زمینۀ آزادیهای بیشتر را فراهم کنند.
مولانا عبدالحمید در پایان تاکید کردند: اجرای عدالت، رفع تبعیضها و تامین آزادیهای قانونی که مطابق «اسلامیت» و «جمهوریت» هستند، از مهمترین خواستههای ملت بهشمار میروند. رعایت این آزادیها سبب استحکام و پایداری نظام، وحدت بیشتر اقوام، مذاهب و ادیان و موجب امنیت ملی میشود.
در کنار محبت با «اهلبیت»، حرمت «صحابه» را هم نگه داریم/ احترام به «صحابه» و «ازواج مطهرات»، احترام به «رسول اکرم» است
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به مناسبت سالروز ولادت حضرت علی رضیاللهعنه، به بیان گوشهای از مناقب این صحابی جلیلالقدر و سایر اهلبیت و صحابۀ رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم پرداختند و بر حفظ حرمت صحابه و اهلبیت تاکید کردند.
ایشان در این زمینه خاطرنشان کردند: سیدنا علی رضیاللهعنه ازجمله افراد بزرگ و شایستهای است که همۀ مسلمانان به ایشان و سایر فرزندان رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم همچون حضرت فاطمه و حضرات حسن و حسین رضیاللهعنهم که علاوه بر «اهلبیت»، جزو «صحابه» نیز هستند عشق میورزند. محبت با اهلبیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم جزو مشترکات مذاهب اسلامی است.
خطیب جمعه اهلسنت زاهدان در ادامه بر لزوم «اتباع از سیرت صحابه و اهلبیت» تاکید کردند و گفتند: فقط اظهار محبت با صحابه و اهلبیت کافی نیست، بلکه باید سیرت این بزرگان را سرلوحۀ زندگی خود قرار دهیم. سیدنا علی رضیاللهعنه در تمام امور ازجمله: تقوا، بلندنظری، خدمت به اسلام، شجاعت، جهاد در راه خدا، قضاوت عادلانه و بسیاری دیگر از صفات زیبا زبانزد و الگو هستند. همۀ ما باید از اهلبیت عظام و صحابۀ کرام رضواناللهعلیهماجمعین پیروی کنیم.
مولانا عبدالحمید لزوم «حفظ حرمت صحابه» را در کنار «محبت با اهلبیت» مورد تاکید قرار دادند و اظهار داشتند: توصیۀ ما به برخی از دوستان آن است که هم «اهلبیت» و هم «صحابه» را دوست داشته باشید، زیرا همۀ این بزرگان شاگردان و تربیتیافتگان رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم هستند.
ایشان در ادامه تاکید کردند: توصیۀ بنده به هموطنانمان که مردمی فهیم، بابصیرت و باسوادند و برای ما هم عزیز و محترم هستند، آن است که حرمت صحابۀ کرام رضواناللهعلیهماجمعین را نگه دارند. حفظ حرمت صحابۀ کرام و ازواج مطهرات که جزو اهلبیت هستند، در واقع حفظ حرمت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم است. در حدیث آمده است که هر کسی با صحابه محبت کند، در واقع با آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم محبت کرده است.
مدیر دارالعلوم زاهدان در پایان تاکید کردند: اقتضای نص و عقل این است که با صحابۀ کرام و اهلبیت عظام محبت داشته باشیم، اما اگر نمیتوانیم محبت با صحابه را در دل جای دهیم، حداقل حرمت آنان را نگه داریم و نسبت به آنها دشمنی و کینه نداشته باشیم.