شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، یکشنبه 11 مهر 1395 در اولین جلسه از سلسلهجلسات اصلاحی خودشان که بهصورت هفتگی (عصر یکشنبهها) در دارالعلوم زاهدان برگزار میشوند، مطالبی پیرامون «فضیلت علم و علما» از کتاب «منهاجالقاصدین» تالیف علامه احمد بن عبدالرحمن ابن قدامه مقدسی ارائه نمودند.
چکیدهای از سخنان ایشان در این جلسه به شرح زیر است:
* در حدیث آمده است که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: هر گاه الله تعالی برای کسی اراده خیر بزرگ داشته باشد به او فهم، درک و فقاهت دین عنایت میکند.
* آنحضرت صلیاللهوعلیهوسلم در حدیثی دیگر تشبیه عجیبی بین عالم و عابد میکند و میفرماید: فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت من (پیامبر) بر پایینترین فرد شماست. عالم بر عابد همان اندازه فضیلت دارد که پیامبر بر کمترین ما برتری دارد. چون دنیا با علم روشن میشود و علم با عالم است. در حدیثی دیگر فضیلت عالم بر عابد به فضیلت ماه شب چهارده بر همه ستارگان تشبیه داده شده است؛ یعنی عابد ستاره است و عالم ماه.
* علما وارثان انبیا هستند. انبیا دینار و درهم به ارث نگذاشتند، میراث انبیا «علم» است. هر کس دنبال علم را فرا بگیرد بهرهی بزرگی گرفته است.
* علامه خطابی معنای حدیثی را که در آن آمده است، فرشتگان بالهای خود را برای ادای احترام به طالب علم پهن میکنند، سه توجیه کرده است:
1ـ بالهایشان را میگشایند تا طالب علم پاهای خود را بر آنها بگذارد؛
2ـ بالهای خودشان را برای ادای احترام و تعظیم طالب علم میگشایند؛
3ـ پرواز را ترک میکنند و به مجالس علم مینشینند.
* رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم در حدیثی دیگر که بیانگراهمیت فراگیری علم است، میفرماید: «من سلک طریقا یلتمس فیه علما سهل الله له طریقا إلی الجنة» [رواه مسلم] (هر کسی راه علم را بگیرد، خداوند متعال راه بهشت را برایش آسان میگرداند.
* راه بهشت عمل صالح و بندگی با اخلاص است. لذا راه علم، اعمالی که منتهی به بهشت میشوند را برای انسان آسان میکند و این مژده بزرگی است.
* در حدیثی آمده است، کسی که درحالی مرگش فرا برسد که با انگیزهی احیای دین علم را طلب میکند بین او و انبیا در بهشت یک درجه فاصله است. انبیا علیهمالسلام نیز برای احیای اسلام و زنده کردن دین آمدهاند. واقعا این حدیث چه مژده بزرگی است برای آنان که علم را با انگیزه خدمت دین و احیای اسلام در جهان میخوانند.توجه داشته باشید که در این حدیث هم طلب علم آمده است و هم انگیزهی احیای اسلام در زندگی مردم.
* حضرت عبدالله بن عباس است میفرماید کسی که مردم را مسائل خیر تعلیم میدهد حیوانات و حتی ماهیها برایش طلب آمرزش میکنند. اگرچه این حدیث بهظاهر بر ابن عباس موقوف است، اما در اصل مرفوع است، زیرا این فضایل را که ماهیها برای علما استغفار میکنند غیر از حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم کسی نمیتواند برای این عمل تعیین کند، البته این مطلب در حدیث مرفوع نیز آمده است.
* علت استغفار حیوانات و ماهیها برای طالب علم این است که علما سبب خیر و رحمت هستند و این رحمت گسترش پیدا میکند و حیوانات، ماهیها در دریا و مورچهها در سوراخها را نیز شامل میشود. همه از این رحمت خدا بهره میگیرند و برای عالم دعای خیر میکنند.
* در «إکمالالشیم» که کتاب بسیار جالبیست، آمده است: علم نافع، سودمند و مفید آن است که انوار و روشناییهایش در دل منتشر شود و پردههای شکوک، اوهام و خیالهای باطل را از دل بزداید.
* مهمترین علمی که میتواند در زندگی بشر تغییر و تحول بیاورد «علم درون (علم باطن)» است.
* مهمترین مسأله این است که روشنایی علم بر دل بیفتد. آن زمان است که علم تحول و دگرگونی بهبار میآورد. مولانا رومی رحمهالله میگوید:
علم چون بر تن زند ماری بود علم چون بردل زند یاری بود
* خواندن کتابهای فقه و احکام برای آن است که ما بدانیم چگونه الله را بندگی کنیم. دانستن احکام نماز، وضو، روزه، حج، معاملات و… واجب است، اما آنچه فوقالعاده حیاتی و مهم است «علم درون» است.
علم درون، که همان تزکیهی نفس است، انسان را از شرارت و فتنههای نفس اماره آگاه میسازد. اخلاص و خطرهای ریاکاری را به انسان میشناساند. آشنایی با زشتیهای اخلاق، مفاسد و رذایل اخلاقی بسیار مهم هستند.
* اگر تنها علم ظاهر باشد ممکن است در وجود انسان غرور، تکبر و خودخواهی ایجاد کند و بین فرد و خدا حجاب ایجاد کند.
* اگر چوپان باشد خدا را یاد کند، نماز پنجگانه بخواند، ولی غرور، تکبر و ادعا نداشته باشد، شاید نزد الله درجهاش بالاتر باشد.
* علم هم میتواند گردن انسان را بشکند و انسان را ناکام کند و هم میتواند انسان را به الله تعالی و بالاترین درجات برساند. علم میتواند ما را به الله تعالی برساند و هم میتواند ما را از الله تعالی دورتر کند و برای ما خطر ایجاد کند.
* علم در واقع نوریست که در قلب قرار میگیرد. علمی که ترس و خشیت خدا، للهیت، اخلاص، خداشناسی بیشتر و معرفت پروردگار را در دل ایجاد کند نوری از جانب خداست.
* امروزه مشکلاتی که در جامعهی طلاب و علما وجود دارد از آنجاست که تکیه تنها بر علم ظاهر است؛ ما به علم باطن، علم درون و مشکلاتی که در درون است کمتر توجه میکنیم.
* اگر از عیبهای درون و مکرهای نفس اطلاع حاصل کنیم و خودمان و خدایمان را بیشتر بشناسیم إنشاءالله سبب خیر و هدایت خواهد شد.