شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، در مراسم نماز جمعهی زاهدان (10 دیماه 1395)، به بیان زوایایی از سیرت رسولالله ﷺ پرداختند و با قرائت آیهی «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» گفتند: در رسالت پیامبر اکرم ﷺ به انسانیت احترام گذاشته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امام جمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید در جمع نمازگزاران زاهدانی اظهار داشتند: رحمةللعالمین ﷺ در مدت 23 سال دین اسلام را عرضه کردند و به آن دعوت دادند و تمدن جدید و بسیار پیشرفتهای پایهگذاری نمودند.
مولانا عبدالحمید بعثت پیامبر اکرم ﷺ را «تولدی جدید» برای انسانیت دانستند و خاطرنشان کردند: مردم عرب که قبلاً در جاهلیت اولی بهسر میبردند و آن را از نزدیک مشاهده کرده بودند، احساس کردند تازه از مادر متولد شدهاند. تولد نویی در دنیا صورت گرفت و بشر تازه متولد شد. حضرت ابوبکر، عمر، عثمان، علی و امثال این بزرگواران رضیاللهعنهم گمان کردند که تازه متولد شدهاند. زنان احساس کردند که تازه به دنیا آمدهاند؛ قبلاً دارای حق، حرمت و احترام نبودند، اما در این تولدِ دوباره، جایگاه، حرمت و احترام یافتند.
مدیریت دارالعلوم زاهدان «مساوات» را از دیگر ارمغانهای بعثت رسولالله ﷺ عنوان کردند و گفتند: غلامان و کنیزان هم احساس کردند که تازه متولد شدهاند. در گذشته حرمتی نداشتند و جزو حیوانات بهشمار میرفتند اما با بعثت رسول اکرم ﷺ در جامعه دارای جایگاه و حرمت شدند؛ اکنون آنچه آقا میپوشد، به غلام نیز همان لباس را میپوشاند و آنچه آقا و خانوادهی او میخورند، به غلام و کنیز نیز از همان غذا میدهند. غلامان و کنیزان که قبلاً از خدا بیخبر بودند و او را نمیشناختند و با خدا شریک میگرفتند، اکنون پروردگار را شناختند و معرفت ربالعالمین را حاصل کردند. با بعثت پیامبر اکرم ﷺ توحید، توکل بر الله و خداشناسی آمد و مردم پروردگار را شناختند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به اطاعت و پیروی مسلمانان نخستین از سیرهی پیامبر اشاره کردند و افزودند: داعی پروردگار آمد و مردم او را لبیک گفتند و دعوتش را اجابت کردند، در مسیر او حرکت کردند و نگاه میکردند که او در خانه، مسجد، نماز و در بازار چگونه عمل میکند تا مانند او عمل کنند.
ایشان به بعضی از برکتهای بعثت رسولالله ﷺ اشاره کردند و فرمودند: سنت آمد و روش و سیرت آنحضرت ﷺ مورد اتباع قرار گرفت. نهتنها زندگی مردم عوض شد، بلکه چهرهی مردم نیز عوض شد و نور ایمان، عمل صالح و اخلاق نیک بر چهرهها آمد. همه ذاکر و تالی قرآن شدند و در زندگیشان تغییر آمد. به تعبیر علامه اقبال؛ رهزنان، رهبر شدند و کسانی که زندگی وحشیانه داشتند زندگی عارفانه اختیار کردند و «از کتابی صاحب دفتر شدند».
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید افزودند: با آمدن دین و کتاب جدید، آنان صاحب دیوان و دفتر، تمدن و برنامه برای بندگان الله شدند. اسلام به آنان برنامه و رسالت داد. مردمی که احساس مسئولیت نمیکردند، احساس رسالت و تعهد کردند و برای مردم دنیا دارای پیام شدند؛ پیام نجاتبخش و حیاتبخشی که زندگی دنیا و آخرت آنان را درست میکند.
محبت رسولالله ﷺ در دلهای مؤمنان صدر اسلام موج میزد
امامجمعهی اهلسنت زاهدان در ادامهی سخنانشان به عشق و محبت مسلمانان صدر اسلام به پیامبر اکرم ﷺ اشاره کردند و گفتند: در صدر اسلام محبت الله تعالی، رسولالله ﷺ و محبت عمل به شریعت اسلام در دلها موج میزد و دلها با محبت الله و رسول زنده بودند. عشق جهاد در راه خدا در دلهای مرد و زن صحابه ریشه دوانیده بود. حضرت عائشهی صدیقه رضیاللهعنها روایت میکنند که زنان از رسولالله ﷺ خواستند که به ما هم اجازه بدهید در راه الله جهاد کنیم؛ رسولالله ﷺ فرمودند جهاد شما زنان حج بیتالله است؛ البته زنان در پشت جبهه نیز در مداوای زخمیان، تهیه غذا و رساندن آب همکاری داشتند.
رسولالله ﷺ در آخرین لحظات زندگی مبارکش به برپایی نماز تاکید کردند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در ادامهی سخنان خویش به تشریح واپسینروزهای زندگی پیامبر اکرم ﷺ پرداختند و گفتند: رسولالله ﷺ در آخرین روزهای حیات مبارکش درحالیکه حال ایشان وخیم بود، بر منبر نشستند و فرمودند: الله تعالی بندهای از بندگانش را بین ماندن در دنیا و پیوستن به ملأ اعلی اختیار داد و او وصل شدن به پروردگارش را برگزید؛ صحابه گمان کردند پیامبر قصهای را بیان میکند، اما حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه متوجه شد که آن بنده، خودِ رسولالله است و به شدت گریه کرد.
مدیریت دارالعلوم زاهدان به حدیثی در فضیلت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه اشاره نمودند و گفتند: رسولالله ﷺ فرمودند: هرکس از شما که احسانی به من کرده است من احسان او را عوض دادهام، اما احسانات او- به طرف ابوبکر صدیق اشاره کردند- را نتواستم ادا کنم و ارشاد کردند که اگر من کسی غیر از الله را خلیل میگرفتم، ابوبکر را خلیل خود برمیگزیدم.
مولانا عبدالحمید با بیان آخرین لحظات زندگی پیامبر اکرم و تأکیدات ایشان به برپایی نماز و ترحم بر زیردستان، خاطرنشان کردند: آنحضرت ﷺ به نماز بسیار اهمیت میدادند، بهطوریکه وقتی مریض بودند و نمیتوانستند به مسجد بیایند به ابوبکر صدیق دستور دادند بهجای ایشان مردم را نماز بدهد.
ایشان در ادامه افزودند: آنحضرت ﷺ صبح دوشنبه وقتی نماز اقامه شد، دروازهی حجرهی حضرت عائشه را که در آن بستری بودند گشودند و با لبخند به صفهای نماز صحابه نگریستند. چشمان همهی صحابه به دروازه دوخته شده بود و به چهرهی منور رسولالله ﷺ نگاه میکردند. چهرهی پیامبر میدرخشید؛ صحابه این صحنه را اینگونه تعبیر میکنند: «کأنها ورقة مصحف»؛ مانند برگهی قرآن کریم. ابوبکر صدیق خواست عقب بیاید، اما رسولالله ﷺ اشاره کردند که نماز بده و دروازه را بستند و بههنگام اشراق جان به حق تسلیم کردند و به ملأاعلی پیوستند.
ایشان در پایان با تأکید به برپایی نماز خاطرنشان کردند: آخرین نگاه پیامبر به صف نماز بود. این صف را پیامبر تشکیل دادند و به همین صف نگاه میکنند و توجه دارند.
بنیاد مسکن، شهرداری و شهرسازی برای مسکن مردم چارهاندیشی کنند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در فرازی دیگر از سخنانشان با اشاره به تصرف برخی زمینهای حاشیه شهر زاهدان، از نهادهای ذیربط خواستند برای حل مشکل مسکن مردم «چارهاندیشی» کنند.
ایشان طی سخنانی در این موضوع، ابتدا مردم را به رعایت قوانین توصیه کردند و گفتند: توصیهی بنده به همهی مردم عزیز آن است که در هر حالتی و در هر موقعیتی که قرار داریم سعی کنیم قانون را رعایت کنیم؛ نه با قانون الله مخالفت کنیم و نه با قانون حاکم در یک کشور، بلکه به همهی قوانین اعم از راهنمایی و رانندگی و سایر قوانین احترام بگذاریم. باید قوانین یک کشور رعایت شوند، اگر قانون رعایت نشود، سبب پریشانی همگان میشود.
ایشان در ادامه تاکید کردند: توصیه دیگر بنده به مردم آن است که زمینهای حاشیهی شهر را تصرف نکنند، بلکه کسانی که نیاز به مسکن یا زمین دارند آن را از طریق قانونی پیگیری کنند، اگر سند، قولنامه یا مدرکی دال بر مالکیت زمین دارند به مراجع قانونی مراجعه کنند.
امامجمعه اهلسنت زاهدان در ادامه خطاب به مجریان قانون نیز خاطرنشان کردند: توصیه بنده به مسئولان امر و مجریان قانون آن است که دلسوز مردم باشند و راههای قانونی را بر مردم نبندند، زیرا رهبر معظم انقلاب مردم را «ولینعمت» مینامند و رئیسجمهور محترم نیز خود را «خدمتگذار» این مردم میدانند. لذا ما باید خودمان را خدمتگذار مردم بدانیم.
ایشان تاکید کردند: توصیه بنده به مسئولان استانی و کشوری آن است، همانطور که الله تعالی به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم دستور میدهد: «واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»؛ بازوی خود را برای مؤمنین پایین بیاور و در مقابل آنان تواضع داشته باش، مدیران و مسئولان ما نیز باید بازوی خود را در برابر مردم پایین کنند و به خواستههای مردم رسیدگی نمایند.
ایشان «مسدود بودن راههای قانونی» را یکی از عوامل قانونگریزی دانستند و خاطرنشان کردند: تجربه نشان داده است که دلیل اکثر قانونگریزیها آن است که راههای قانونی در مقابل مردم بسته میشوند. لذا سعی کنیم راه قانون را در مقابل مردم نبندیم.
مولانا عبدالحمید وظیفهی تمام ادارات را «خدمت به مردم» عنوان کردند و گفتند: بعضی از ادارات میگویند سازمان بازرسی سخت میگیرد و نمیگذارد ما برای مردم کاری انجام دهیم، اما اعتقاد بنده این است که سازمان بازرسی جایی سخت میگیرد که خلافی صورت گرفته باشد. سازمان بازرسی و سایر ادارات باید تلاش کنند که کار مردم انجام شود و مردم با بنبست مواجه نشوند و احساس یأس و ناامیدی نکنند. زیرا رضایت الله تعالی، پیروی از رهبر معظم انقلاب و استحکام نظام جمهوری اسلامی در این است که دلسوز مردم باشیم و به مردم خدمت کنیم.
ایشان وظیفهی شهرداری، شهرسازی و بنیاد مسکن را در زمینه سکونت مردم «سنگین» توصیف کردند و خاطرنشان ساختند: شهرداری، شهرسازی و بنیاد مسکن باید برای مسکن مردم بیشتر چارهاندیشی کنند. زمینهای شهر باید برای مردم حفظ شوند.
امامجمعهی اهلسنت زاهدان از واگذاری زمینهای وسیع به برخی ارگانها و نهادها انتقاد کردند و گفتند: واقعاً جای تأسف است وقتی میشنویم یک اداره یا ارگان بیش از حد نیاز، سند دهها هکتار زمین را بهنام خودش صادر میکند؛ درحالیکه این زمینها جزو منابع ملی هستند، هرچند ارگانها، ادارات و نیروهای مسلح برای ما عزیز هستند، اما زمینهای حاشیهی شهر باید بیشتر به مردم تعلق بگیرند.
مولانا عبدالحمید به وضعیت بد مسکن مردم استان اشاره کردند و اظهار داشتند: برای مردم استان سیستانوبلوچستان و شهری مانند زاهدان که بعضا چندین خانواده در یک منزل زندگی میکنند، زندگی در آپارتمانهای 60 متری یا40 متری بسیار دشوار است. با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب و دولت محترم بر کثرت اولاد و افزایش جمعیت تاکید میکنند، فردا که فرزندان این خانوادهها بزرگ شوند و تشکیل خانواده بدهند، نیاز به زمین و منزل وسیعتری پیدا میکنند.
ایشان در پایان گفتند: مردم این استان به زندگیهای سنتی عادت دارند، لذا امروز که همان خانههای 250، 300 متری به 150، 160 متر محدود شدهاند و زندگی در آنها دشوار است، باز هم درخواست ما آن است که این زمینها را به مردمِ همین شهر و استان بدهند تا خانهی سنتی دو،سه طبقه بسازند و در آنها زندگی کنند.