شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، امروز (13 بهمن 1402) در مراسم نماز جمعه زاهدان، با اشاره به چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به بیان تغییرات و تحولات سیاسی و نارضایتیهای مردمی که در طول این مدت در کشور به وجود آمده پرداختند و «تغییر سیاستها» و «بکارگیری تمام افکار و اندیشهها در ادارۀ کشور» را برای برونرفت از این وضعیت ضروری دانستند.
ملت ایران با شعار «عدالت»، «آزادی»، «استقلال» و «بهبود اقتصاد» انقلاب کرد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید اظهار داشتند: این ایام مصادف با پیروزی انقلاب 57 در ایران است. اقشار و طیفهای مختلف مردم ایران اعم از دانشگاهیان، حوزویان، بازاریان، زنان، جوانان و دینداران و کسانی که باور و اعتقاد دینی هم نداشتند قیام کردند. این حرف اشتباه است که یکی میگفت انقلاب ایران قیام دینباوران و دینداران بود. خیر؛ دینداران ممکن است به تنهایی نمیتوانستند این کار را انجام دهند. بسیاری از کسانی که اعتقاد مارکسیستی داشتند نیز در زندان بودند.
ایشان ادامه دادند: در آن زمان دیندار و کسی که باور به دین نداشت همه ایرانی بودند و کنار هم قرار گرفتند و متحد شدند. خواستۀ همه آنها عدالت بود و اعلام کردند نیاز به سیستم حکومتی عدالتمحور دارند که در آن تبعیض و نابرابری و حکومت فرد و خانواده نباشد، بلکه «جمهوری» باشد و همهچیز با رأی آزادانه تعیین بشود. آنان گفتند که ما نیاز به حکومتی داریم که در آن آزادی بیان و قلم و آزادی انتقاد باشد.
خطیب جمعه زاهدان افزودند: در آن زمان اجازه نمیدادند کسی از شخص اول ممکلت انتقاد کند و حتی نامش را بگیرد و او را خط قرمز میدانستند. ملت ایران گفتند حاکم باید کسی باشد که ما بتوانیم از او انتقاد کنیم و ضعفهایش را بگوییم. لذا بسیاری از کسانی که از سیستم حکومتی و یا از شخص اول مملکت انتقاد میکردند را میگرفتند و به زندان میانداختند. حتی بسیاری از علما که اکثرشان از دنیا رفتهاند زندان یا تبعید شدند.
ایشان گفتند: یکی از برجستهترین شعارها و خواستههای مردم در آن زمان این بود که سرمایههای کشور اعم از نفت و گاز و سایر سرمایههای ملی باید برای خودِ ملت خرج بشوند. آن زمان میگفتند که آمریکاییها و بسیاری دیگر از کشورها که در ایران منافع دارند سرمایههای کشور را میبرند.
مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: انقلاب ایران با شعارهایی از قبیل: عدالتخواهی، آزادیخواهی، استقلال، بهبود اقتصاد و معیشت و هزینهشدن سرمایههای ایران برای ایرانیها به پیروزی رسید و همۀ مردم با مقاصد گوناگون با این انقلاب همراه شدند. انقلاب ایران یک انقلاب ملی و فراگیر بود و بهجز طیفهای بسیار اندکی، همه با این انقلاب همراهی کردند تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید.
ایشان خاطرنشان ساختند: البته یکی از نعمتهای انقلاب ایران «بیداری» بود؛ این بیداری نهتنها برای مردم ایران، بلکه بسیاری دیگر از ملتها را به بیداری رساند که میتوانند حقوق خودشان را مطالبه کنند، زیرا ملت ایران در سختترین شرایط خواستههای خودشان را مطالبه کردند و در این مسیر رنجها را تحمل کردند و زندان و تهدید شدند، اما بالاخره انقلاب به پیروزی رسید.
با روی کار آمدن سیستم اسلامی، مردم فکر میکردند دوران رسولالله و عدالت حضرت علی میآید
امامجمعه زاهدان افزودند: ملت ایران وقتی انقلاب به پیروزی رسید گفتند نظام کشور چه باشد؛ بعضی گفتند دموکراتیک باشد، بعضی نظام دیگری را پیشنهاد دادند، اما آنچه ملت ایران بر آن به جمعبندی رسید و رهبر فقید انقلاب و علما نیز بر آن تاکید کردند این بود که حکومتِ دین و جمهوری اسلامی باشد. همانطور که انقلاب ایران با اجماع نسبی ملت به پیروزی رسید، همانطور ملت ایران با اجماع بیشتری به «جمهوری اسلامی» رأی داد و سیستم حکومتی خودش را تعیین کرد که «جمهوری» از نوع «اسلامی» باشد. همۀ مردم فکر میکردند با روی کار آمدن سیستم اسلامی دوران رسولالله صلیاللهعلیهوسلم و عصر خلفای راشدین و حضرت علی میآید و ملت زیر سایه عدالت حضرت علی قرار میگیرد. لذا مردم بسیار روحیه و علاقه داشتند و همه خوشحال بودند.
ایشان ادامه دادند: چیز بسیار حیاتی و مهم برای نگهداری انقلاب و وحدت این بود که حکومت و دولت فراگیر تشکیل بشود. اگر همانطور که همۀ اقشار و طیفها در پیروزی انقلاب نقش داشتند، بعد از انقلاب هم همه در کنار هم قرار میگرفتند این بهترین سیاست بود. اگرچه در رأس امور علما و روحانیت قرار داشتند، اما باید از شایستگان تمام طیفها و جناحها و اقوام و مذاهب که با انقلاب همراهی کردند بهعنوان وزیر و استاندار و… کار گرفته میشد.
ایران تنها کشور دینداران نیست؛ متعلق به همۀ ایرانیان است
مولانا عبدالحمید گفتند: ایران تنها کشور دینداران نیست، بلکه کشورِ همۀ مردم ایران اعم از دیندار و غیردیندار و مسلمان و غیرمسلمان است. اگر از شایستگان همه فارغ از دین و مذهب و گرایش کار میگرفتند مطمئنا کشور به الگویی کمنظیر در دنیا تبدیل میشد، اما متاسفانه بعدها و به مرور زمان قطار و کاروان انقلاب عدهای از مردم را که بر این قطار سوار شده و با کاروان همراه شده بودند، از خود جدا کرد. کسانی را که دیندار نبودند و یا احزاب و گروههایی را که برای انقلاب کشته هم دادند و به زندان هم افتادند، بیرون کردند.
ایشان ادامه دادند: به همینصورت هر چه جلوتر رفتیم یک طیفی از کاروان انقلاب خارج شدند. قومیتها و مذاهبی که با انقلاب همراهی کردند و در این راه مبارزه کردند و کشته دادند گرفتار تبعیض شدند و سیستم کشور حتی به سمت «مذهب» رفت و بسیاری از برادران شیعۀ ما که انسانهای توانمند و لایقی بودند و میتوانستند در کشور تحول ایجاد کنند را هم با بهانههایی از قبیل عدم التزام به اسلام و یا عدم التزام به جمهوری اسلامی، به کار نگرفتند، درحالیکه اگر کار به فرد باوجدان و توانمند سپرده میشد این مشکلات پیش نمیآمد.
اصلاحطلبان در ایجاد اصلاحات شکست خوردند/ اکنون فقط یک طیف باقی مانده و این کشور را با بنست مواجه کرده است
امامجمعه زاهدان افزودند: جمعی از انقلابیون و دلسوزان و مردم ایران احساس کردند که این سیستم نیاز به اصلاح دارد و «اصلاحطلبان» پرچم بلند کردند و به میدان آمدند و همۀ ما به اصلاحطلبان پیوستیم، زیرا احساس میکردیم این یکی از نیازهای بزرگ کشور است. اما اصلاحطلبان هم که مردم به آنها رأی دادند موفق نشدند. ما به رؤسای جمهور که رأی دادیم شرط این بوده که قانون اساسی را اجرا کنند و شعار آنها نیز همین بوده، اما نتوانستند قانون را اجرا کنند. اصلاحطلبان قدرت را در دست گرفتند اما در ایجاد اصلاحات شکست خوردند، زیرا نگذاشتند کار کنند. البته اینکه خودِ آنها تا چه اندازه در ایجاد اصلاحات جدی بودهاند خدا بهتر میداند.
ایشان ادامه دادند: کمکم کار به جایی رسید که همان طیفهای خاص را هم بیرون کردند و صلاحیتشان تایید نشد و از آنها در مدیریتها کار گرفته نشد. جای تعجب است که بسیاری از رؤسای جمهور نیز از قطار انقلاب عقب ماندند و بلیط قطار به آنها نرسید. اکنون فقط یک طیف باقی مانده و این برای کشور ضرر و نقصان داشته و کشور را با بنبست مواجه کرده است.
بارها فریاد زدم که «مذهب» شما را محدود و مردم را از شما جدا میکند/ ایرانیانی هستند که اگر میدان داشته باشند میتوانند اروپا را هم اداره کنند
مولانا عبدالحمید خاطرنشان ساختند: ما غرض و هدف خاصی نداریم، بلکه دلسوز حاکم و ملت و کشور هستیم. دلمان میسوزد که چرا در کشور از ظرفیت دین استفاده نشده است. اولا ما باید به انسانیت فکر میکردیم، ثانیا وقتی بحث «دین» را مطرح کردیم نباید وارد «مذهب» میشدیم. بنده بارها خطاب به علما و صاحبان حوزههای علمیه فریاد زدم که به سمت «مذهب» نروید، زیرا «مذهب» شما را محدود میکند و مردم را از شما جدا میکند. اگر به اصل اسلام که بر مسیر انسانیت است و به دین و سیرۀ حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم و صحابه و حضرت علی فکر میشد این مشکلات پیش نمیآمد.
ایشان افزودند: ما باید از همۀ انسانها اعم از مسلمان و غیرمسلمان و مسلمانی که به اسلام التزام دارد یا ندارد کار میگرفتیم. بنده بارها گفتهام ما استانداری که فقط سحرخیز باشد و یا در نماز جمعه شرکت میکند نمیخواهیم، بلکه استانداری میخواهیم که برای ملت کار کند و رضایت مردم را حاصل کند.
مولانا عبدالحمید تصریح کردند: ملت ایران دارای ظرفیت بسیار وسیعی است. ایرانیان اگر میدان داشته باشند نهتنها ایران، بلکه اروپا را هم میتوانند اداره کنند. چنانکه امروز در خارج از کشور ایرانیانی هستند که در آمریکا و اروپا بهعنوان صاحبان فکر و اندیشه معروف هستند. اگرچه در داخل هم چنین افرادی هستند که شاید بعضی از آنها در زندانها باشند. بنده معتقدم اگر به بعضی از زنان و مردانی که در زندان هستند اجازه و اختیار بدهید همین زنان هم میتوانند کشور را متحول کنند. بسیاری از افرادی که امروز در زندان هستند انصاف این بود که آنها را در مدیریت کشور مشارکت میدادید و بهعنوان رئیسجمهور و وزیر از آنها کار میگرفتید.
حکومت در ابتدا «مردمی» بود؛ اما بعداَ به سمت «نظامیان» چرخش پیدا کرد/ برای اطلاع از میزان رضایت ملت «همهپرسی» برگزار کنید
امامجمعه زاهدان در ادامه گفتند: اکنون که در چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب قرار داریم، در بین همین مردمی که آن زمان برای اقتصاد و معیشت و عدالت و آزادی قیام کردند، همهپرسی برگزار کنید و از آنها بپرسید که چند درصد از آنها راضی هستند. بنده اگر در این کشور نقشی میداشتم همهپرسی برگزار میکردم و به خواست ملت تن میدادم. مردمیبودن و شنیدن حرف مردم بسیار مهم است.
ایشان خاطرنشان ساختند: این حکومت در ابتدا «مردمی» بود، اما اتفاق بزرگی که پیش آمد این بود که سیستم به سمت نظامیان چرخش پیدا کرد و بر مشکلات افزوده شد، زیرا نظامیان برای کار دیگری که دفاع از تمامیت ارضی کشور و کارهای دفاعی است آموزش دیدهاند و سیاستهای داخلی و خارجی و سیاستهای اقتصادی را نمیتوان از طریق نظامیان پیش برد و این موضوعِ مسلّمی در دنیاست. کارهای سیاسی را باید سیاسیون انجام بدهند تا بتوانند سیاستها را به درستی تنظیم کنند. مساله نظامی یک بُعد کشور است و برای ابعاد دیگر کشور نیاز است با متخصصان و صاحبان فکر مشورت شود.
مولانا عبدالحمید گفتند: وقتی سیستم کشور به سمت نظامیان رفت سبب ایجاد اینهمه مشکلات و نارضایتیها گردید. امروز دلار به 60هزار تومان رسیده است. با این دلار چه کسی میتواند زندگی کند؟ استاندار و فرماندار و نیروهای مسلح و کارمندان نمیتوانند با این قیمت دلار زندگی کنند. اینکه کارگر و بازنشسته و معلم و اصناف مختلف روزانه فریاد میزنند واقعیت این است که برای تامین نیازهای زندگی خودشان گیر کردهاند. بعد از انقلاب دلارِ هفت تومانی را تحویل گرفتیم؛ یعنی یک دلار، 7 تومان و 7هزار تومان یکهزار دلار بود. حالا که 60هزار تومان یک دلار شده است یک تاجر هم نمیتواند تجارت کند.
ایشان تاکید کردند: بزرگانی که در رأس کشور قرار دارند باید برای ملتی که تحت فشار قرار دارد فکر کنند تا از این وضعیت بیرون بیاید. اینها ملت شما هستند. ما برای خودمان هیچ چیزی نمیخواهیم و آنچه میگوییم از روی دلسوزی و احساس مسئولیت است و این را تکلیف خودمان میدانیم که این مسائل را مطرح کنیم، چنانکه در گذشته نیز در جلسات و کنفرانسها اصل مسائل را مطرح کردهایم. بنده عادت ندارم از کسی مداحی و تعریف بیجا بکنم.
فشار بر ملت سنگین است؛ مردم با اعدام و سختگیری نمیتوانند عقب بکشند
امامجمعه زاهدان تصریح کردند: سیاستهایی که تا کنون وجود داشته جواب مثبت ندادهاند و باید تغییر پیدا کنند. اعتقاد بنده آن است که ما باید به اول انقلاب برگردیم؛ همانطور که در آن روزها تمام طیفها در انقلاب حضور داشتند، امروز هم باید همۀ قومیتها و طیفها و دیندار و غیردیندار در قدرت شریک باشند و وارد میدان بشوند. زندانیان سیاسی را بیرون کنید و از آنها بخواهید که برای امور کشور برنامهریزی کنند. یکی از مشکلات بزرگی که در اوایل انقلاب وجود داشت این بود که تمام مسائل را در اختیار جوانان بیتجربه قرار دادند و امروز هم همان وضعیت وجود دارد، درحالیکه اختیار باید در دست بزرگان باشد و از جوانان باتجربه هم کار گرفته شود.
ایشان تاکید کردند: امروز فشار بر ملت بسیار سنگین است و مردم با اعدام و سختگیری نمیتوانند عقب بکشند، زیرا وقتی شکم گرسنه باشد و بچهها از شدت گرسنگی گریه کنند همه پریشان میشوند. لذا بهتر است برای کشور و ملت فکر اساسی بکنید. ایران و ملت ایران یکی از کشورها و ملتهای بزرگ و مهم دنیاست؛ باید برای این کشور و ملت به نحوی فکر و برنامهریزی بشود که شایستۀ این ملت و خودِ مسئولان است.
«قتل مشکوک» سپهر شیرانی بهصورت «دقیق» بررسی و «واقعیت» به مردم گزارش داده شود
مولانا عبدالحمید در بخش پایانی سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان به جانباختن «سپهر شیرانی»، جوان دانشجوی بلوچ اشاره کردند و گفتند: آقای سپهر شیرانی که از یکی از دانشجویان است بهصورت مشکوکی به قتل رسیده و این موضوع در داخل و خارج از کشور بازتاب زیادی داشته و سبب نگرانی مردم شده است. درخواست بنده از مسئولان آن است که این مسأله را بهصورت دقیق ریشهیابی و بررسی کرده و واقعیتها را به مردم گزارش دهند.
ایشان افزودند: اگر در مسائل «صادقانه» برخورد شده و واقعیتها گفته شوند مردم تسلی میشوند، اما اگر رسیدگیها سرسری باشد و مردم آن را جانبدارانه بدانند این سبب نگرانی مردم میشود. لذا اگر کسی مرتکب خطایی شده و در کشتن این جوان دست داشته هر کسی که است، باید مجازات شود.