شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش نخست سخنانشان در مراسم نماز جمعه (8 دیماه 1396) اهلسنت زاهدان، با بیان اینکه نفاق اعتقادی و عملی بزرگترین چالش بر سر راه انسان است، «دروغ»، «خیانت در امانت»، «عهدشکنی» و «وعدهخلافی» را از علامتهای بارز نفاق عملی دانستند. ایشان «حب شدید مال و اولاد» را نیز از عوامل موثر در بروز نفاق دانستند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید پس از تلاوت آیات «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (9) وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَني إِلي أَجَلٍ قَريبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحينَ (10) وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (11)» [المنافقون 9-11] اظهار داشتند: الله تعالی در قرآن حکیم نسبت به تمام امراض، گناهان و چالشهایی که بر سر راه انسان هستند تذکر و هشدار داده است.
ایشان ادامه دادند: یکی از چالشهای بزرگ و خطرناکی که انسانها کمتر متوجه آن میشوند، بیماری «نفاق» است. نفاق آن است که انسان غیر از آن چیزی که در درون است اظهار کند. نفاق بسیار خطرناک و از مهلکات است.
مولانا عبدالحمید با اشاره به «انواع نفاق» اظهار داشتند: نفاق گاهی اعتقادی است؛ یعنی طرف اظهار میکند که توحید، رسالت، معاد، قرآن و شریعت را قبول دارد اما در باطن به آنها اعتقادی ندارد. نفاق اعتقادی خطرناکترین نوع نفاق است. همانطور که «کفر» انواع مختلفی دارد، نفاق نیز درجات متفاوتی دارد.
ایشان افزودند: یک نوع کفر آن است که انسان را از دین خارج میکند و نوع دیگر آن است که انسان را از اسلام خارج نمیکند اما ناشاکری و کفران نعمت محسوب شده و به مثابهی کفر است. بسیاری از گناهان “کفر” نامیده شدهاند اما ارتکاب آنها فرد را بهطور کلی از دین خارج نمیکنند؛ ترک نماز در حدیث “کفر” نامیده شده است و این کفر به معنای آن است که ترک نماز گناه بسیار سنگینی است و انسان را در معرض کفر قرار میدهد.
ایشان افزودند: در حیاة طیبه رسولالله صلیاللهعلیهوسلم بعضی از یهودیان و مشرکین گرفتار «نفاق اعتقادی» بودند؛ یعنی کسانی که بهظاهر ادعای مسلمانی میکردند، اما در باطن اعتقادی به اسلام نداشتند؛ این نوع نفاق از کفر علنی خطرناکتر است. خداوند متعال میفرماید: «و من الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الآخر و ما هم بمؤمنین» امروز نیز از این نوع کفر و نفاق زیاد استو در میان مسلمانان کسانی وجود دارند که پست و مقام، منافع و موقعیت ایجاب میکند که خود را مسلمان بدانند اما گرایششان به غیر مسلمانان، یهود و نصارا بیشتر است.
امامجمعه اهلسنت زاهدان با اشاره به «نوع دوم نفاق» ابراز داشتند: اما «نفاق عملی» امروز بین مسلمانان عام شده است؛ به لحاظ اعتقادی مسلماناند اما به لحاظ عمل شیوهها و علایم نفاق در آنها دیده میشود. در احادیث صحیح «دروغ»، «خیانت در امانت»، «عهدشکنی» و «وعدهخلافی» ازجمله نشانههای نفاق بیان شدهاند.
ایشان «دروغ» را اولین علامت نفاق دانستند و گفتند: یکی از علامتهای نفاق “دروغ” است؛ «إذا حدّث کذب» عادتکردن به دروغ، نفاق است، منافقین مدینه که در صدر اسلام بودند دروغ زیاد میگفتند و حرف راست از زبانشان بیرون نمیشد. امروز هم کسیکه ایمان به خدا و آخرت دارد اگر عادت به دروغگویی دارد بداند که گرفتار «نفاق» شده است.
ایشان افزودند: دروغ از گناهان کبیره است که خداوند در قرآن مجید بر دروغگو لعنت فرستاده است. کسی که دروغ میگوید بر او لعنت نازل میشود. دروغ از مهلکات است و معنویت انسان را تباه میکند.
ایشان ادامه دادند: امروز عوام بهجای خود که خواص هم به ادنی عذری، دروغ میگویند. اگر کسی را برای نهار تعارف کنند و بگوید میل ندارم درحالیکه میل دارد یا بگوید غذا خوردهام در حالیکه غذا نخورده است یا مادر به بچهاش بگوید بیا به تو چیزی میدهم درحالیکه چیزی به او نمیدهد برای او گناه “دروغ” نوشته میشود. دروغهایی که انسان بهعنوان شوخی به زبان میآورد نیز دروغ محسوب میشوند.
ایشان افزودند: دروغ مریضی مهلک و سرطانی است و مردم آن را بهاندازه سرماخوردگی و حتی اصلا مریضی نمیدانند درحالیکه دروغ عوارض و بدبختی دارد و انسان را به مشکلات گرفتار میکند.
مدیر دارالعلوم زاهدان «خیانت در امانت» را دومین علامت نفاق دانستند و خاطرنشان کردند: دومین علامت نفاق «خیانت در امانت» است؛ جابجا کردن مال مردم بدون اجازه خیانت است، حتی اگر آن را بدون اجازه برای نیاز خود برداریم یا به نیازمندی دیگر قرض بدهیم این هم خیانت است.
ایشان در ادامه دامنۀ «امانت» را بسیار وسیع دانستند و اظهار داشتند: امانت خیلی وسیع است. کسی که مورد مشورت قرار میگیرد امانتدار است؛ اگر بد مشورت بدهد در امانت خیانت کرده است، چنانکه در حدیث آمده است: «المستشار مؤتمن» (فرد مشورتشونده باید امانتدار باشد.) اسرار امانتاند؛ گفتن رازِ شخص به کسی دیگر خیانت در امانت است. نباید زن و مرد اسرار خود را به دیگران بگویند، بدترین همسر همان است که اسرار همسرش را به دیگران بگوید. موقوفات، اموال عمومی، اموال مدرسه و بیتالمال امانتاند و خیانت در آنها از مهلکات و خیانت است.
ایشان ادامه دادند: الله تعالی بر احکام شریعت لفظ «امانت» اطلاق کرده و فرموده است: «إنا عرضنا الأمانة علی السموت والأرض» قرآن، شریعت اسلام، احکام و سنتها در دست ما امانتاند، اگر ما احکام و سنتها را ترک کنیم در امانت خدا و رسول خیانت کردهایم.
مدیر دارالعلوم زاهدان افزودند: نقض قرارداد و وعدهخلافی وقتی قصدا و بدون عذر باشد گناه بوده و علامت نفاق است؛ چنانکه در حدیث در بیان علامتهای منافق آمده است: «و إذا عاهد غدر و إذا وعد أخلف».
مولانا عبدالحمید ضمن برشمردن «فحش و اهانت» از دیگر علامتهای نفاق، خاطرنشان کردند: اگر شخص هنگام خصومت متوسل به فحش و اهانت شود این هم علامت نفاق است. اسلام با اهانت به مردم به شدت مخالف است. اگر همه موارد فوق در انسانی دیده شوند با آنکه اعتقادش درست است او از لحاظ عملی، منافق کامل است و اگر دو صفت در او دیده شود او دو مورد از نفاق را دارد. حدیث ما را هشدار میدهد که از مواظب باشیم در زمرۀ منافقین قرار نگیریم.
خطیب جمعه اهلسنت زاهدان «ضعف ایمان»، «ضعف عمل»، «بیتوفیقی»، «گناهان» و «حب مال و اولاد» را از عوارض نفاق دانستند و اظهار داشتند: امروز متاسفانه ضعف ایمان و ضعف عمل در مسلمانان بروز کرده است. مسلمان توفیق آمدن به مسجد را ندارد. گناهان و بیتوفیقی از عوارض نفاق هستند. باید گناهان را که ایمان و معنویت را تباه میکنند از وجود خود بیرون ببریم.
ایشان ادامه دادند: بزرگترین چیزی که انسان را گرفتار نفاق و دورنگی میکند «حب مال» و «حب اولاد» است. خداوند متعال میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» اینها همه از محبت دنیا سرچشمه میگیرند و دین انسان را ضربه میزنند.
ایشان تاکید کردند: از خدا غافل و فراموش نشویم و حب مال را در دل جای ندهیم. علامت حب مال این است که حقوق واجب، دَین مردم و زکات اموال را ادا نکنیم. اولاد را دوست داشته باشیم و آنها را تربیت کنیم، اما نباید کسی بهخاطر اولاد رشوه بگیرد، دزدی کند و نافرمانی الله را انجام دهد.
ایشان در پایان این بخش از سخنانشان با بیان اینکه «علاج حبّ مال، انفاق است» افزودند: علاج حبّ مال «انفاق» است؛ مال را به یتیم، فقیر، مساکین و خانواده زندانی بدهید، حاشیه شهر و روستاها را دریابید، ناتوان و تنگدست را پیدا کنید، لباسها و پتوی اضافی را در خانه نگهدارید و به فقرا بدهید تا بپوشند و از سرما نجات پیدا کنند.
اگر به نخبگان اهلسنت میدان داده شود، صادقانه و سالم خدمت میکنند
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در فرازی دیگر از سخنانشان در مراسم نماز جمعه اهلسنت زاهدان، با اشاره به انتخاب آقای حسین ثوری به سمت ریاست فدراسیون بوکس کشور، گفتند: جای خوشحالی است که جناب آقای ثوری، مدیرکل ورزش و جوانان استان سیستانوبلوچستان که در این زمینه زحمات و تلاشهای زیادی انجام داده است، بهعنوان رئیس فدراسیون بوکس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده است.
ایشان ضمن تبریک به این جوان اهلسنت بلوچ که در مراسم نماز جمعه حضور داشت، اظهار داشتند: بنده به این جوان عزیز تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت میکنم تا همانگونه که در مسئولیت قبلی موفق عمل کرد در مسئولیت جدید نیز بتواند برای ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران عزت کسب کند. امروزه بسیاری از ورزشها در سطح جهان به رقابتهای بسیار بزرگ تبدیل شدهاند که موفقیت هر کشور در این رقابتها موجب سربلندی ملت میشود.
امامجمعه اهلسنت زاهدان در ادامه گفتند: جا دارد از حسننیت مسئولین بهویژه وزیر محترم ورزش و جوانان بهخاطر اعتمادی که به یکی از فرزندان جامعه اهلسنت کردند تشکر کنم.
ایشان خطاب به افرادی از اهلسنت که به پستهای دولتی گمارده میشوند گفتند: پیام بنده به تمام فرزندان اهلسنت که به آنها مسئولیتی داده میشود آن است که با فعالیت صادقانه و سالم و دوری از موارد خلاف قانون بهنحوی کار کنند که زمینۀ ورود دیگر نخبگان و شایستگان اهلسنت به مسئولیتهای دولتی را فراهم نمایند.
مولانا عبدالحمید توصیهای هم به مسئولین داشتند و گفتند: درخواست ما از مسئولین امر نیز آن است که بیش از پیش زمینۀ استخدام و بکارگیری اهلسنت را در سطح کشور و استان فراهم کنند. مطئمن باشند اگر به نخبگان و شایستگان جامعه اهلسنت میدان داده شود بیشتر از دیگران کار خواهند کرد.
ایشان تاکید کردند: جامعۀ اهلسنت ایران نیز مانند سایر ایرانیان، ایرانی هستند و باید به آنها بهعنوان یک ایرانی، هموطن و شهروند نگاه شود و از آنها در پستهای کلیدی کار گرفته شود.
خطیب جمعه اهلسنت زاهدان در ادامۀ سخنانشان بر «ایجاد تعادل» در واگذاری مسئولیتها در سیستانوبلوچستان تاکید کردند و گفتند: در استان سیستانوبلوچستان نیز در واگذاری مسئولیتها باید بین شیعه و سنی تعادل برقرار شود. شیعه و سنی دو برادر هستند که باید از نگاه برابر برخوردار باشند؛ رضایت پروردگار و منافع جمهوری اسلامی در همین است.
مدیر دارالعلوم زاهدان ادامه دادند: «وحدت» که جزو استراتژیهای مهم جمهوری اسلامی ایران است، اقتضا میکند که بین آحاد ملت ایران مساوات برقرار شود و همه را کنار یکدیگر قرار دهیم. نباید ملت را به مذاهب و قومیتهای مختلف تقسیم کنیم، بلکه باید بین اقوام و مذاهب ایرانی تعادل ایجاد شود.
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان تلاش جمعی از دانشجویان در سطح شهر زاهدان در زمینه جمعآوری نفت، چراغ و وسایل گرمایشی از مردم و توزیع آنها بین فقرا را ستودند و از مردم خواستند با رساندن کمکهای خود به موسسه خیریه محسنین زاهدان، در این امر خیر شریک شوند.
امامجمعه اهلسنت زاهدان در پایان با اشاره به بروز انواع عذابها و آفات و قطع نزول باران، با اعلام اینکه روز دوشنبه (11 دیماه) ساعت 7:30 در مصلای جدید اهلسنت زاهدان نماز استسقاء اقامه میشود، از عموم مردم زاهدان و حومه خواستند ضمن شرکت در این نماز و تشویق سایرین، 3 روز اول هفته را روزۀ نفلی بگیرند.