مولانا عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه (23 فروردین 92) با تلاوت آیه «کل نفس ذائقة الموت و إنما توفون أجورکم یوم القیامة» سختی سکرات موت برای همه انسانها را متذکر شده و “انجام اعمال نیک” و “دوری از کفر و شرک و معصیت” را تنها راه نجات از عذاب الهی عنوان کرد.

خطیب جمعه اهل سنت زاهدان موت و پیامدهای آن را یادآور شد و خاطرنشان کرد: خداوند متعال در آیه های متعددی موت را تذکره کرده و زوال زندگی دنیا را یادآور شده است و این آیه یکی از همان آیاتی است که خداوند عزوجل در آن به بشر گوشزد کرده است که این قضا و فیصله حتمی پروردگار است که تمام نفوس بشری باید طعم موت را بچشند و روزی این دنیا را ترک کنند.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان خاطرنشان کرد: مسئله اصلی و مهمی که در دنباله آیه بیان شده این است که هر کس از جهنم نجات حاصل کرده و به بهشت راه یابد به کامیابی و فوز و فلاح راه می یابد. همچنین خداوند متعال در ادامه هشدار داده که دنیا متاع غرور و اسباب فریب است و نباید انسان‏ها فریفته آن شوند.
ایشان در ادامه افزود: ما همواره شاهد وفات دوستان و خویشاوندان و همسایگان خویش هستیم و در نماز جنازه آنها شرکت می کنیم و می شنویم که برخی در اثر مریضی، تصادف و یا زلزله وفات کردند و چنین گمان می کنیم که این اسباب ظاهری مرگ برای ما عارض نمی شوند و موت به سراغ ما نمی آید و این باور و یقین در دل ما نیامده که موت برای ما نیز خواهد آمد. مایه تعجب و شگفت است که ما مرگ و ملاقات با پروردگار را قبول داریم اما برای این ملاقات آمادگی کافی نمی کنیم. وقتی بهشت و جهنم را قبول کردیم و بر حق می دانیم چرا برای دخول بهشت و نجات از جهنم تلاش نمی کنیم؟ وقتی می دانیم موت می آید و از تمام نعمت‏ها، از نعمت مال، جوانی و عمر مورد محاسبه قرار می گیریم، چرا در فکر موت نیستیم و چرا برای پاسخ به سوال‏هایی که در روز قیامت از هر انسان می شوند آمادگی نمی کنیم؟
مولانا عبدالحمید در ادامه با اشاره به آیه «و جاءت سکرة الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید» سختی‏های سکرات موت را متذکر شد و گفت: در روایات آمده است اگر حیوانات به موت و سختی‏های آن پی می بردند هیچ حیوان فربه و چاقی یافت نمی شد، زیرا آنها در اثر غم و غصۀ مرگ، لاغر و ضعیف می شدند. اما انسان در حالی که می داند سکرات موت را در پیش دارد از آن فراموش و غافل شده است. سکرات موت چیزی است که حتی پیامبران، که مقرب‏ترین بندگان خداوند هستند، از سکرات و سختی موت مستثنی نبودند؛ سیدالمرسلین و امام النبیین حضرت رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- در هنگام وفات، سختی و رنج فراوانی متحمل شد، تا جائی که حرارت بدن ایشان شدت یافت و چهره مبارکشان بسیار داغ شد و ایشان به وسیله آب چهره‏ شان را خنک می کردند. پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- به خاطر قرب و نزدیکی خویش به پروردگار سختی‏های بیشتری را در دنیا و هنگام مریضی و وفات تحمل کردند. آن حضرت – صلی الله علیه وسلم- در هنگام وفات خویش به حضرت فاطمه- رضی الله عنها-، که بی قراری می کرد، فرمود: ناراحت نباش. زیرا این آخرین سختی‏های پدر تو هستند که در دنیا متحمل می شوند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان بر ضرورت آمادگی برای سفر آخرت تاکید کرد و گفت: مرگ حق و برای همه حتمی است و همه ما می دانیم که در سفر آخرت فقط اندوخته و ذخیره عملی ما همراه ما هستند. باید فکر کنیم که برای آخرت چه توشه ای آماده کرده ایم؟ اما متاسفانه ما به زندگی دنیا دل بستیم و عمر خود را در مسیر دنیا صرف کردیم و در فکر روز قیامت که خداوند متعال در توصیف آن می فرماید: «یوما یجعل الولدان شیبا» (روزی که کودکان را پیر می گرداند) نیستیم؛ روزی که به فرموده خداوند مادران فرزندان خود را در اثر سختی آن روز فراموش می کنند و دوستان صمیمی از یکدیگر فرار می کنند، بهشت با نعمت‏های فراوان آراسته شده و در انتظار صالحان است و جهنم با عذاب‏های گوناگون در انتظار گناهکاران است. اما متاسفانه ما بهشت و جهنم را فراموش کردیم و در اثر غفلت و قساوت قلبی، خوف خدا در دل‏ها نمانده است و فکر آخرت و قبر از قلب‏ها برچیده شده است. انسان همواره به فکر معاش است و به فکر معاد نیست، در حالی که صالحان دنیا را به اندازه ضرورت طلب کردند و عمر خویش را در عبادت و گریه و نیایش سپری نمودند.
ایشان در ادامه همین مطلب افزود: هنگام موت وقتی روح انسان از پاها و بدنش جدا شده و به سینه و حلقوم می رسد و چشم دنیا بسته شده و چشم آخرت باز می شود، اولین چیزی را که افراد صالح و نیکوکار می بینند ثواب اعمال نیک‏شان است، همچنین گناهکاران در اولین نگاه خود در زندگی آخرت جزای گناهان خویش را مشاهده می کنند و حسرت می خورند که ای کاش گناه نمی کردیم و اعمال نیک انجام می دادیم. در آن هنگامی که پرده ها و حجاب‏ها برداشته می شوند، بهشت و جهنم را می بینیم و فرشتگان می آیند و افراد صالحی را که در دنیا «ربنا الله» گفتند و مصایب و مشکلات را در دنیا تحمل کردند و استقامت ورزیدند و بر عمل نیک مداومت کردند مژده می دهند؛ «و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون» اما در مقابل، انسان بدنصیب کسی است که در وقت موت به جای بشارت، فرشتگان کریه المنظر عذاب را می بیند که به او خبر جهنم و ناکامی را می دهند و می گویند تو مأموریت خویش را انجام ندادی و به گناه و معصیت گرفتار شدی و حقوق الله و حقوق الناس را ضایع کردی و روح او را به سختی و با ضرب و شتم از بدنش خارج می کنند.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان خاطرنشان کرد: خداوند متعال راه نجات را به انسان نشان داده و می فرماید: «من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا» اگر شما به ملاقات خدا یقین دارید پس عمل صالح انجام دهید و مرتکب شرک و کفر و ریاکاری نشوید، بلکه خدا را با اخلاص بندگی کنید و توجه داشته باشید که وقتی لحظه موت هر انسان فرا برسد، خداوند در همان لحظه روح او را از بدنش جدا می کند و لحظه ای هم تاخیر داده نمی شود.
مولانا عبدالحمید در ادامه به لحظه وفات و شهادت خلفای راشدین- رضی الله عنهم- اشاره کرد و گفت: آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- و حضرت ابوبکر صدیق- رضی الله عنه- در روز دوشنبه وفات کردند؛ حضرت رسول- صلی الله علیه وسلم- در ابتدای روز، و حضرت ابوبکر در آخر روز. در روایتی آمده است که حضرت عائشه- رضی الله عنها- می فرماید: روز وفات حضرت ابوبکر نزد پدرم رفتم. ایشان از من پرسید که امروز چه روزی است؟ من عرض کردم: روز دوشنبه. ابوبکر فرمود: من تا آخر روز بیشتر زنده نخواهم بود. سپس حضرت ابوبکر از حضرت عائشه پرسید که پیامبر را در چند پارچه کفن کردی؟ حضرت عائشه پاسخ داد: در سه پارچه. ابوبکر فرمود: دو کفن همین لباسی است که بر تن من است و یک کفن دیگر نیز تهیه کنید، زیرا لباس نو برای زندگان بهتر است.
حضرت عمر فاروق- رضی الله عنه- نیز در هنگام شهادت خویش به وسیله عبدالله بن عمر برای حضرت عائشه پیغام فرستاد و اجازه خواست تا در کنار حضرت رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- و حضرت ابوبکر دفن شود. حضرت عائشه نیز فرمود: این مکان را برای خود در نظر داشتم اما امروز حضرت عمر را بر خود ترجیح می دهم و اجازه داد تا حضرت عمر در کنار یاران خویش دفن شود.
حضرت عثمان غنی- رضی الله عنه- نیز هنگام شهادت خویش روزه داشت و در آن روز پیامبر اکرم- صلی الله علیه و سلم- را در خواب دید که به ایشان فرمود: افطار را نزد ما بیائید و چنین شد که حضرت عثمان در حال روزه به شهادت رسید و به رحمت پروردگار پیوست و با آن حضرت- صلی الله علیه و سلم- افطار نمود.
حضرت علی مرتضی- رضی الله عنه- نیز پس از اینکه توسط ابن ملجم مرادی زخمی شد، وقتی ابن ملجم را خدمت ایشان آوردند، توصیه  کرد که تا هنگامی که من زنده ام به او هیچ ایذایی نرسانید و اگر من وفات کردم حق قصاص و یا دیه گرفتن به وارثان من تعلق دارد.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در پایان سخنان خود تاکید کرد: بزرگان ما در حالی از دنیا رفتند که دل به دنیا نبسته بودند. لذا عمر و مال دنیا فرصت‏های ارزشمندی هستند که باید آنها را غنیمت شمرده و برای آخرت خویش از آنها بهره برداری کنیم. نباید وقت خود را به سخنان لغو و بیهوده بگذرانیم و ضایع کنیم، بلکه کار نیک انجام دهیم، نمازها را با پایبندی و حضور قلب ادا کنیم و تمام اعضاء و جوارح خود را در راه خیر صرف کنیم و از معصیت بپرهیزیم.

گلایه شدید در خصوص عدم واگذاری زمین برای مصلای اهل سنت
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع مصلای اهل سنت زاهدان اشاره کرده و گفت: از 10 سال قبل مصلای فعلی گنجایش نمازگزاران را ندارد و این موضوع و تقاضای اختصاص محلی وسیع تر برای برگزاری نماز عید اهل سنت در حاشیه شهر زاهدان در پایان دوران اصلاح طلبان مطرح شد. در آن زمان بررسی هایی نیز از سوی استاندار و مسئولین وقت، که گاهی اوقات در نماز جمعه و عیدین اهل سنت شرکت می کردند، صورت گرفت.- البته از مسئولین دوران اصول‏گرایان این گلایه موجود است که هیچگاه در دوران زمامداری خود در نماز جمعه و عیدین اهل سنت شرکت نکرده اند.- در آن زمان حاج آقای سلیمانی، نماینده رهبری در امور اهل سنت استان، و دیگر مسئولین کمبود جا برای نمازگزاران عیدین اهل سنت زاهدان را تائید کردند و با اختصاص 30 هکتار زمین برای این منظور موافقت نمودند، اما پس از تحویل زمین، یکی از شخصیت‏های استانی، که مناسب نمی دانم نام ببرم، با واگذاری زمین مخالفت کرد و در حال حاضر این زمین در اختیار سپاه سلمان قرار داده شده است.
مولانا عبدالحمید در ادامه خاطرنشان کرد: موضوع مصلای اهل سنت زاهدان مدتهاست که به شدت مورد پیگیری است. ریش سفیدان، نخبگان، علما و اقشار مختلف مردم بارها به نهاد نماینده مقام رهبری، استانداری و فرمانداری مراجعه کرده و حتی به سپاه و بعضی از ارگان‏های دیگر متوسل شدند. یک بار خواستار امضای مردم شدند که 30هزار مرد و همچنین خواهران نیز طومار جداگانه ای را امضا کردند. نامه های متعددی نیز به مقام معظم رهبری نوشته شد و بنده مطمئن هستم که ایشان نیز دستوراتی داده اند. در سفر رئیس جمهور به استان، نامه ای در این خصوص به ایشان داده شد و ایشان موافقت نموده و دستور دادند، و موافقت وزیر مسکن نیز گرفته شده است، اما متاسفانه با وجود تمام این موافقت‏ها هنوز نتیجه ای گرفته نشده است و معتقدم که تمام مشکلات از داخل استان است.
ایشان در ادامه اظهار داشت: اهل سنت زاهدان در حالی با مشکل مصلا مواجه هستند که مصلای 27 هکتاری برادران شیعۀ ما به حدود60 هکتار افزایش داده شد. در حالی که جمعیت نمازگزار اهل سنت زاهدان بسیار بیشتر از برادران شیعه است و اهل سنت استان متعلق به همین منطقه هستند و زمانی که در منطقه، سیستانی و بیرجندی و شیعه نبوده، این مردم در این منطقه زندگی کردند و در مقابل تهاجم انگلیسی‏ها از کشور دفاع نموده و شهید دادند که قبرستان‏های آنان شاهد این مدعاست. این سرزمین متعلق به این مردم است و این مردم معتقد به اخوت و برادری هستند، اما اینکه برادران شیعه 60 هکتار زمین برای مصلا داشته باشند، ولی اهل سنت برای برگزاری نماز عیدین با مشکل مواجه باشند، این راه برادری نیست. امروزه حرف از برادری و اخوت زیاد زده می شود، اما چیزی که مهم است عمل است.

متاسفانه زمین‏های وسیعی، که جزو ثروت‏های ملی هستند، توسط بعضی ارگان‏ها تصاحب می شوند
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان گفت: گاهی بسیار متاسف می شوم که بعضی ارگان‏ها زمین وسیعی را از یک کوه تا کوه دیگر تصاحب می کند، در حالی که این زمین‏ها جزو ثروت‏های ملی بوده و باید برای ساختن و آبادانی شهر هزینه شده و به فروش برسند و به مردم استان واگذار شوند. اما بعضی‏ها این زمین را از فلان جا تا فلان جا و با عناوین مختلف در اختیار می گیرند و بخش بزرگی از زمین‏ها به نیروهای مسلح، که زور و قدرتشان زیاد است، داده شده است. نیروهای مسلح هر مقدار زمین لازم دارند به آنها داده شود. نیروهای مسلح نور چشم ما و مدافع امنیت و تمامیت ارضی ما هستند و ما با آنها کینه ای نداریم، اما برای نیروهای مسلح، اعم از ارتش، نیروی انتظامی، سپاه و… فروش این زمین‏ها جایز نیست.  
مولانا عبدالحمید افزود: زمین‏های بسیار زیادی به نیروهای مسلح و دیگر شرکت‏ها واگذار شده است، اما وقتی نوبت واگذاری زمین برای نماز به اهل سنت می رسد، بر مسئولین فشار می آید که این زمین را واگذار نمایند. امروز بنده بیشتر از استانداری، به عنوان نمایندۀ عالی دولت و همچنین از نماینده مقام معظم رهبری گلایه دارم. در موضوع مصلای اهل سنت زاهدان دستور رئیس جمهور و وزیر مسکن داده شده  است و بنده مطمئنم که رهبری نیز دستور داده اند، زیرا ایشان به فکر مردم خودشان بوده و به آنها توجه دارند، اما مسئولین استانی کارشکنی می کنند.
ایشان در ادامه خاطرنشان کرد: در این مصلا همین مردم استان، که شما از آنها انتظار دارید در مقابل تجاوز دشمنان خود را به کشتن بدهند و شما آنها را مسلح کرده اید تا با مخالفین شما مقابله کرده و از مرزها حفاظت نمایند، نماز خواهند خواند. لذا ما که متعلق به همین سرزمین هستیم و می خواهیم برادرانه و دوستانه در کنار شما زندگی کنیم، انتظار داریم که به مشکلات ما رسیدگی کنید.

گلایه دیگر مولانا عبدالحمید در خصوص مسکن اساتید دارالعلوم زاهدان
مولانا عبدالحمید همچنین اشاره ای به موضوع واگذاری زمین مسکن اساتید دارالعلوم زاهدان داشت و گفت: مدرسین حوزه با مشکل مسکن مواجه هستند. در این خصوص درخواست دادیم. از ما خواستند که تعاونی تشکیل دهیم، تعاونی تشکیل شد. همه ادارات تعاونی تشکیل دادند و به آنها زمین داده شد، اما به مدرسین حوزه زمین داده نشد. شهرداری آن زمان و دیگر ادارات از اعطای این زمین به حوزه ترسیدند. مدرسین حوزه از بازار آزاد و با قیمت آزاد و مشکلات فراوان که خانواده آنها مجبور به فروش زیورآلات خود شده اند، زمینی خریداری کردند، که البته در این موضوع نیز با مشکلاتی مواجه هستیم و کارشکنی هایی صورت می گیرد. ما برای این موضوع مزاحم شما نشدیم و گلایه نکردیم، اما ما زمینی برای اقامه نماز عیدین می خواهیم و این موضوعی است که 10 سال بنده آن را در دل نگه داشته ام. لذا انتظار ما آن است که مسئولین این مسأله را حل کنند. این خواسته همه مردم است و همه مردم، اعم از ریش سفیدان، نخبگان و … از این مسأله ناراحت هستند. اقامه نماز و اختصاص فضایی برای نماز جزو وظایف جمهوری اسلامی است.

کسانی که همه مسایل را امنیتی می کنند، افراد دوراندیشی نیستند
مولانا عبدالحمید ضمن انتقاد شدید از “امنیتی کردن مسایل اهل سنت در کشور” خاطرنشان کرد: متاسفانه هر موضوعی در مورد اهل سنت مطرح می شود، از جنبۀ امنیتی به آن نگریسته می شود. وقتی موضوع مسجد اهل سنت تهران مطرح می شود، موضوع “امنیتی” پیش می آید. چرا نماز و مسجد ما “امنیتی” شود؟! موضوع مصلای اهل سنت نیز، آن طور که از سخنان مسئولین معلوم می شود، به خاطر “مسایل امنیتی” با مشکل مواجه شده است. مسجد و مصلای اهل سنت چه نقصانی برای امنیت دارد؟ نماز و مسجد ما مایۀ عزت و افتخار جمهوری اسلامی و ملت ایران، اعم از شیعه  و سنی است. در مساجد و مصلای ما غیر از وحدت و برادری موضوع دیگری مطرح نمی شود.
ایشان در ادامه تاکید کرد: توصیه ما به مسئولین آن است که همه مسایل را امنیتی نکنید. کسانی که همه مسایل را امنیتی می کنند، افراد دوراندیشی نیستند. متاسفانه استان ما، دانشگاههای ما و مساجد ما امنیتی شده اند. باید سعه صدر وجود داشته باشد. حکومت ما “جمهوری اسلامی” و یک حکومت مردمی است. حکومتی که استبدادی باشد از ملت احساس خطر کرده و برای حفاظت خودش همه جا را امنیتی می کند، اما ببینید همان‏هایی که همه جا را امنیتی کرده و خطوط متعدد امنیتی دور خود کشیدند با چه سرنوشتی دچار شدند؟ لذا حکومت‏های مردمی از مردم و از شیعه و سنی نمی هراسند.

مولانا عبدالحمید طی سخنان به حادثه زلزله اخیر در استان بوشهر نیز اشاره ای کرده و ضمن ابراز همدردی با خانواده قربانیان این حادثه، از عموم مردم خواست تا به حادثه دیدگان این زلزله کمک نمایند.

ایشان در پایان با اشاره به 29 فروردین، که به عنوان “روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی” نامگذاری شده است، نیروهای مسلح، به ویژه ارتش را نیروهای عزیزی در نزد ملت توصیف کرده و این روز را به ارتشیان محترم تبریک گفت و برای آنها آرزوی موفقیت نمود.

{phocadownload view=fileplay|id=77|playerwidth=328|playerheight=200|playerheightmp3=30}
{phocadownload view=file|id=77|text=دانلود فایل صوتی|target=s}

چاپ

3100 بازدید

منتشر شده در تاریخ : 25 فروردین, 1392


تمامی حقوق طرح برای پایگاه اطلاع رسانی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید محفوظ است. Copyright ©