دفتر امام‌جمعۀ اهل سنت زاهدان به بیانیۀ شورای تأمین استان سیستان‌وبلوچستان که پنج‌شنبه 5 آبان منتشر شد، واکنش نشان داد و ضمن مثبت‌خواندن «پذیرش شهادت افراد بی‌گناه در جمعۀ خونین و عزل برخی از مسئولان انتظامی»، بعضی از ادعاهای مطرح‌شده در این بیانیه را خلاف واقع دانست.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر امام‌جمعۀ اهل سنت زاهدان، متن بیانیۀ دفتر شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید به شرح ذیل است:
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
در بیانیۀ شورای تامین استان سیستان‌وبلوچستان که مؤرخ ۵ آبان ۱۴۰۱ منتشر شده است، یک گام مثبت برداشته شده که پذیرفته‌‌اند افرادی در داخل مصلا در جمعۀ خونین زاهدان بی‌گناه کشته و شهید شدهاند، و همچنین برخی از مسئولان انتظامی را عزل کرده‌اند. اما آنچه در بیانیه مذکور خلاف واقع بیان شده، به شرح ذیل است:
1- در بیانیۀ شورای تامین استان سیستان‌وبلوچستان سعی شده است صحنه‌های اصلی و واقعی تغییر داده شوند؛ از جمله اینکه گفته شده ۱۵۰ نفر به کلانتری حمله کرده‌اند و عده‌ای از آنان مسلح بوده‌اند که قصد تسخیر کلانتری را داشته‌اند. در حالی که شاهدان عینی و مستند زنده بیان می‌دارند تیراندازی از کلانتری در حالی شروع شده که کسی نزدیک کلانتری حضور نداشته است. این تیراندازی عده‌ای را به سوی کلانتری می‌کشاند که به شعار دادن و پرتاب سنگ اقدام می‌کنند.
2- مستند خود کلانتری یک سلاح کلت کمری و یک اسلحه ساچمه‌ای را نشان می‌دهد و وجود سلاحی دیگر در دست کسی از مردم ثابت نیست. آیا معقول است یک کلانتری را که پر از مأموران مسلح و تجهیزات نظامی است با ابزار فوق تصرف کنند؟! اگر افراد مسلح بودند چرا حتی یک نفر از مأموران مستقر در کلانتری در صحنۀ درگیری مصلا و کلانتری کشته نشده است؟
3- در مورد اتوبوسی که به دیوار کلانتری کوبیده شده است، شاهد موجود است که یکی از مأموران کلانتری راننده اتوبوس را از پشت فرمان بیرون کرده و خودش پشت فرمان می‌نشیند تا اتوبوس را در مقابل درب کلانتری برای حفاظت آن پارک کند، اما چون رانندگی بلد نبوده یا دستپاچه شده است، دو بار اتوبوس را عقب و جلو می‌برد و به دیوار کلانتری می‌کوبد و نهایتا اتوبوس را رها می‌کند و از محل می‌گریزد. لذا تلاش برای تسخیر کلانتری توسط افراد در هیچ عقل و منطقی نمی‌گنجد.
4- در درگیری بعد از نماز مغرب که اطراف مسجد مکی رخ داده، چندین نفر از مردم زاهدان و همچنین سرهنگ هاشمی کشته شدهاند، در این صحنه از طرف مسجد یک تیر هم شلیک نشده است؛ زیرا تمام درهای ورودی مسجد بسته شده و به کسی اجازۀ ورود داده نشده است تا کسی بالای مسجد نرود. سرهنگ هاشمی با نیروهای قوی پیاده و سوار از فلکۀ خیام به سمت مسجد حمله می‌کنند و هر کسی را می‌بینند به او شلیک می‌کنند. ساختمان مسجد، حوزه و منزل شخصی حضرت شیخ‌الاسلام زیر رگبار شدید گلوله قرار می‌گیرد؛ در همین حال تنها جوانی که سلاح در دست داشته و با دیدن حمله به مسجد و حوزه و جنازه‌های مردم، در تقاطع خیابان خیام و توحید اسلحه می‌کشد و به‌سمت خودروی آقای سید هاشمی تیراندازی می‌کند و خودش هم نیز همانجا جان می‌دهد. این اصل ماجراست.
لازم به ذکر است، آنچه می‌تواند رضایت خداوند متعال و رضایت مردم را به دست آورد، تنها پذیرفتن واقعیت و بیان منصفانه و عادلانۀ اصل واقعه است. این می‌تواند مایۀ تسلی خاطر بازماندگان باشد. اگر ما خدا را در نظر بگیریم، بدون هیچ توجیهی قابل قبول است.
مردم زاهدان در مصلا و در خیابان‌های اطراف مظلومانه به شهادت رسیده‌اند. بهتر است شورای تأمین به جای تغییر دادن صحنه‌ها، اصل واقعیت و جریان را شفاف و روشن بیان کند تا تسلی خاطر بازماندگان این حادثه جان‌گداز باشد.
قدمی را که شورای تامین در جهت عزل برخی از مسئولان انتظامی برداشته گرچه مثبت است، اما کافی نیست. خواستۀ خانواده‌های شهدا و مجروحین و کل جامعه آن است که این جنایت هولناک از طرف مسئولان محکوم شود و تمام کسانی که در ریختن این خون‌های پاک دست داشته‌اند، در هر رده و مقامی که باشند به مجازات برسند و خسارات جانی و مالی مردم شریف زاهدان جبران شود.
دفتر امام‌جمعۀ اهل سنت زاهدان
8 آبان 1401