شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، بعدازظهر پنجشنبه (23 آبان 1398) در «همایش علمی- تحقیقی “طالقانی و زمان ما”» در سالن قلم کتابخانه ملی برگزار شد، از آیتالله طالقانی بهعنوان «چهرهای جهانی» و «انسانی دوراندیش» یاد کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید ضمن تشکر از برگزارکنندگان این همایش، به تبیین بعضی از افکار و اندیشههای آیتالله طالقانی پرداختند و گفتند: اگرچه بنده از نزدیک با حضرت آیتالله طالقانی دیدار و ملاقات نداشتهام، اما تا حدودی با افکار و اندیشههای ایشان آشنایی دارم.
ایشان ادامه دادند: آیتالله طالقانی زمانی که در مجلس خبرگان حضور داشت با حضرت مولانا عبدالعزیز رحمهالله که ایشان نیز از اندیشمندان بزرگ و دارای دوراندیشی و فکر وسیع بود، بهویژه در زمان تدوین قانون اساسی نشستهایی داشت؛ مولانا عبدالعزیز همیشه خاطراتی را از اندیشه و سعهصدر آیتالله طالقانی نقل میکرد و ما بیشتر از طریق مولانا عبدالعزیز و همچنین از طریق سخنرانیهای ایشان در نماز جمعه تهران که در نشریات منتشر میشد، با ایشان آشنایی پیدا کردیم.
مولانا عبدالحمید در ادامه اظهار داشتند: آیتالله طالقانی یکی از علمای برجستۀ ایرانزمین و چهرهای ملی و جهانی بود. ایشان از فکر و اندیشهای روشن و توانایی ویژهای در زمینۀ تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی و فکری جهان برخوردار بود.
ایشان در ادامه گفتند: آیتالله طالقانی نیازهای شرایط زمان خودش را درک میکرد و در راستای «امت واحده» میاندیشید و این از ویژگیهای برجستۀ انسانهای آزاده است؛ انسانهای آزاده که از نعمت علم و حکمت برخوردارند همیشه از تعصب، واگرایی، افراط و تفریط رنج میبرند، زیرا بهخوبی بر این موضوع واقفاند که تعصبات سبب عقبماندگی ملتها شده و گرایشها و احزابی که گرفتار تندروی و تعصبات خشک و بیجا باشند در وهلۀ اول به خودشان و سپس به جهان اسلام و بشریت ضربه میزنند.
امامجمعه اهلسنت زاهدان افزودند: آیتالله طالقانی حامل پیام آیتالله بروجردی بود که آن را به مصر و به شیخ شلتوت رساند. با توجه به اینکه آیتالله بروجردی نسبت به افکار و اندیشههای آیتالله طالقانی شناخت داشت این مأموریت مهم را به او سپرد.
مولانا عبدالحمید با بیان اینکه آیتالله طالقانی از آن شخصیتهایی بود که دید بلندی داشت، گفت: وقتی به قرآن و تاریخ اسلام برمیگردیم زنان و مردانی را میبینیم که بهخاطر دید بلند و تاثیرگذاری که داشتند ماندگار شدند و در قرآن نیز به آنها اشاره شده است.
ایشان ادامه دادند: آیتالله طالقانی زمانی که در زندان بود به فکر مظلومان بود و برای آنان پدری کرد. انسانهای بزرگ و بلندنظر دلسوز همۀ انسانها هستند. علمای دوراندیش شیعه و سنی هرگز خودشان را منحصر به یک فرقه و مذهب ندانستهاند، بلکه به انسانیت اندیشیدهاند و تفاوتی بین مسلمانان و انسانها قایل نشدهاند و به مشکلات همه رسیدگی کردهاند و همین دیدگاه اسلام و شیوۀ پیامبران، صحابه و اهلبیت بوده است.
توجه به دو محور «الله» و «مردم» بسیار مهم و حیاتیست
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در ادامۀ سخنانشان به جایگاه «اعتدال و میانهروی» در اسلام اشاره کردند و گفتند: دین اسلام دین بسیار وسیع و گستردهای است که افراط و تفریط در آن هیچ جایی ندارد، بلکه این دین کاملا بر مسیر اعتدال و میانه قرار دارد.
ایشان ادامه دادند: دو محور بزرگ که همۀ ما باید آنها را همواره مدنظر قرار دهیم عبارتند از: «الله» و «مردم». در طول تاریخ پیامبران، دعوتگران و مصلحان جامعۀ بشری همواره به اولین و مهمترین محور که «ربالعالمین» است توجه خاص و ویژهای داشتهاند. ما در هر شرایط و موقعیتی که قرار داشته باشیم باید از دستورات ربالعالمین پیروی کنیم، زیرا سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت ما در اطاعت از ربالعالمین است.
مدیر دارالعلوم زاهدان در تشریح «مردم» بهعنوان دومین محور مهم، گفتند: «مردم» یکی دیگر از محورهای بزرگ است. تمام کائنات برای خدمت و در راستای نفعرسانی به مردم خلق شدهاند. اگر انسان آفریده نمیشد الله تعالی قدرتش را با خلقت سایر موجودات اظهار نمیکرد؛ لذا مشخص میشود که «مردم» نیز یکی از محورهای مهم و اساسی در جهان است که مورد توجه ویژۀ پروردگار قرار گرفته است. الله تعالی «انسان» را بهعنوان خلیفۀ خودش در زمین معرفی کرده است.
ایشان ادامه دادند: اگر ما فقط به محور «الله» توجه کنیم و به «مردم» و انسانیت بیتوجه باشیم بهطور کامل به مسئولیت و وظیفۀ خودمان عمل نکردهایم. لذا باید همواره علاوه بر اطاعت از ربالعالمین، در راستای منافع انسانها نیز گام برداریم و تلاش کنیم.
در قرآن و سیرت تاکید فراوان به «آزادی» و «مساوات» شده است
مولانا عبدالحمید در ادامه به توجه قرآن و سنت به «آزادی بشر» اشاره کردند و گفتند: قرآن عظیمالشأن و رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم توجه ویژهای به آزادی انسانها قایل هستند. قرآن مجید در آیهای میفرماید: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» [بقره: 256] برای الله تعالی ابلاغ دین به انسانها مهم است و قبول دین اختیاری است؛ البته قبول دین سبب سعادت و کامیابی انسان میشود، اما اگر یک انسان خودش خواستار سعادت و خوشبختی نباشد مجبور نیست دین را قبول کند.
ایشان در ادامه افزودند: در صدر اسلام و در دوران رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم یهودیان در مدینۀ منوره آزادی دینی داشتند و آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم عبادتگاه و آموزشگاههای دینی آنان را تعطیل نکرد، بلکه آنان در عبادت و آموزش خودشان از آزادی کامل برخوردار بودند.
امامجمعه اهلسنت زاهدان خاطرنشان کردند: بسیاری گمان میکنند که کلمۀ «ذمّی» در حق غیرمسلمانان تعبیری تحقیرآمیز است، درحالیکه این کلمه نوعی کلمۀ محترمانه است؛ بهاین معنا که غیرمسلمانان در ذمّه الله و رسولالله و در حفاظت مسلمانان قرار دارند و حکومت اسلامی موظف است از منافع آنان حفاظت و دفاع کند. لذا برای قرآن و سنت و اسلام «انسانیت» مطرح است.
ایشان تاکید کردند: یکی از نمونههای آزادی و رحمت دین اسلام واقعۀ فتح مکه توسط مسلمانان است. روزی که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم و مسلمانان شهر مکه را فتح کردند یکی از صحابه اعلام کرد: «الیوم یوم الملحمة»؛ امروز، روز کشتن و انتقام است، اما آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم علیرغم تمام آزار و اذیتها و شکنجهها و توطئههایی که مسلمانان از جانب مشرکین مکه متحمل شده بودند، وقتی این جملۀ صحابی به آنحضرت رسید اعلام کرد: «الیوم یوم المرحمة»؛ امروز، روز رحمت و گذشت است.
مولانا عبدالحمید خاطرنشان کردند: رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم با عفو و گذشتی که در روز فتح مکه انجام داد خشت هدایت جزیرةالعرب و هدایت بشریت را گذاشت. اگر آنحضرت در آن روز دست به قتلعام و شکنجه و انتقام میزد مردم جزیرةالعرب و سایر نقاط جهان مشرف به اسلام نمیشدند.
ایشان به نمونهای از عملکرد رسول اکرم در زمینۀ «گذشت» و «مساوات» نیز اشاره کردند و گفتند: رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم قبل از واقعۀ فتح مکه، در غزوۀ بدر هفتاد تن از اسیرانی را که بعضی از بزرگان قریش ازجمله حضرت عباس؛ عموی آنحضرت و عقیل؛ برادر حضرت علی و پسرعموی آنحضرت نیز در بین آنها بودند، با گرفتن فدیه آزاد کرد. وقتی بعضیها درخواست کردند که حضرت عباس و عقیل بدون دادن فدیه آزاد بشوند، آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم این را نپذیرفت و فرمود که باید برای همۀ اسیران بهطور برابر فدیه پرداخت شود؛ این نمونهای از «مساوات» در سیرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم است که ایشان حاضر نشد تفاوتی بین خویشاوندان خویش و سایر اسیران قایل بشود. رفتار خوب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم با اسیران جنگی و آزادی آنان که در دنیای آن زمان بینظیر بود، تأثیر زیادی در جزیرةالعرب و حتی در جهان برجای گذاشت.
امامجمعه اهلسنت زاهدان خاطرنشان کردند: جزیرةالعرب و جهان بشریت زمانی از عملکرد و اخلاق رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم متأثر شد که سراسر آن صداقت، امانتداری، گذشت، بلندنظری و سعهصدر بود. جهان عرب که هیچ حکومت و قدرتی در جهان حاضر نبود آنها را تحت حاکمیت خودش قرار بدهد زیرا آنها را وحشی میدانست، اما همین اعراب شیفتۀ اخلاق و عملکرد پیامبر اکرم قرار گرفتند و مشرف به دین اسلام شدند.
جهانیان در طول تاریخ از «اخلاق مسلمانان» و «آزادی و عدالت دین اسلام» متأثر شدهاند
مولانا عبدالحمید در ادامه به تأثیر «اخلاق» در گسترش اسلام در جهان اشاره کردند و گفتند: این اشتباه محض است که گمان کنیم دین بهوسیلۀ شمشیر در جهان گسترش یافته و به پیروزی رسیده است، بلکه دین اسلام بهوسیلۀ ایمان، دیانت و اخلاق مسلمانان در جهان گسترش یافت و جهانیان از آزادی و عدالتی که در این دین وجود دارد متأثر شدند.
ایشان ادامه دادند: در دین اسلام آنقدر آزادی وجود دارد که وقتی یک اعرابی بهخاطر قرض خودش کلمات تند و نامناسبی را علیه رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهکار برد و حتی ردای آنحضرت را گرفت و کشید، آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم نهتنها به صحابه اجازه نداد که با او برخورد کنند، بلکه دستور داد علاوه بر قرضش، چیزی هم اضافه به او داده شود.
امامجمعه اهلسنت زاهدان اشارهای هم به فلسفه و اهداف «جهاد» در اسلام داشتند و گفتند: کسانی که «جهاد» در اسلام را خشونت میدانند از واقعیت این موضوع اطلاع کامل ندارند. اگر سیرت آنحضرت را بهخوبی مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که جهاد مسلمانان در صدر اسلام جهاد دفاعی بوده نه تهاجمی؛ مسلمانان صدر اسلام در مقابل تهدیدهایی که از جانب دشمنان متوجه آنان بود اقدام به لشکرکشی و جهاد کردند.
ایشان خاطرنشان کردند: رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم با اشغال و تهاجم و تهدید مقابله کرد و با کسانی که منطق گفتمان نداشتند و به مردم ظلم و اجحاف کرده و آزادی را از مردم سلب و حقوقشان را ضایع کرده بودند جهاد کرد تا مردم را از دست آنان نجات بدهد.
مولانا عبدالحمید در ادامه گفتند: متاسفانه در شرایط کنونی بسیاری از برداشتهای مسلمانان از دین اسلام برداشتهایی نامتعادل است که با کتابالله و سیرت رسولالله همخوانی ندارند. برخی با دیدن آیات جهاد در قرآن مجید بلافاصله اسلحه به دست میگیرند، درحالیکه باید اوضاع پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم و مسلمانان صدر اسلام که این آیات ابتدا بر آنان نازل شدهاند، در دوران مکی و مدنی مورد بررسی قرار گیرد.
ایشان ادامه دادند: مسلمانان زمانی که در مکه مکرمه بودند حتی اجازۀ دفاع از خودشان را نداشتند و زمانی که به مدینه منوره هجرت کردند به آنان اجازۀ دفاع داده شد و این آیۀ نازل شد: «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ» [حج: 39] و در آیهای دیگر آمده است: «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» [بقره: 190] یعنی با کسانی که با شما در جنگ هستند بجنگید و جهاد کنید. لذا ما در مقابل کسی که با ما بجنگند میجنگیم و از حریم اسلام و سرزمینهای اسلامی دفاع میکنیم.
جهان معاصر تشنۀ آرامش است
امامجمعه اهلسنت زاهدان در ادامه اظهار داشتند: جهان معاصر علیرغم پیشرفتها و تکنولوژیهای فراوان، تشنۀ آرامش و سکون است. مسلمانان و غیرمسلمانان دنبال رسیدن به آرامش و سکون هستند و قرآن عظیمالشأن راه رسیدن به این آرامش را در ارتباط با الله تعالی و عمل صالح دانسته و فرموده است: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [رعد: 28]، «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» [نحل: 97]
مولانا عبدالحمید در پایان خاطرنشان کردند: انسان زمانی به آرامش میرسد که بر مسیر فطرت حرکت کند و عمل نیک انجام دهد. الله تعالی این آرامش و سکون را بهوسیلۀ قرآن و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم به ما ارزانی داشته است، اما جای افسوس است که مسلمانان قدر این سرمایههای بزرگ را نمیدانند و از راهنماییهای این دو منبع برای رسیدن به سعادت و آرامش که مسیر اصلی فطرت است استفاده نمیکنند.