شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه اهلسنت زاهدان (15 شهریور 1398)، با بیان اینکه «عشق در فطرت هر انسانی نهفته شده است»، به بیان نمونه هایی از عشق صحابه به خدا و رسول پرداختند و به «فرستادن درود بر رسول الله»، «یادآوری احسانها و فداکاریهای پیامبر»، «ذکر نعمتهای الهی»، «محبت با جان نثاران و اهلبیت نبی» توصیه و تاکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید در این مراسم ضمن تلاوت آیههای 31 و 32 سوره مبارکه آل عمران اظهار داشتنند: در همه ادیان سماوی انسانها به محبت و عشق با الله تعالی که در فطرت هر شخص وجود دارد فراخوانده شدهاند. اگر استعداد فطریِ عشق درست جهت دهی نشود ممکن است به انحراف برود. چه بسا این عشق به سمت مخلوق و زیباییهای دنیا رفته و مایه رسوایی، ذلت و دوری از خدا شده است و اگر این عشق فطری مدیریت شود مایه سربلندی، عزت و رستگاری میشود.
ایشان ادامه دادند: میلیاردها انسان الله تعالی را با جان و دل بندگی کردند و عاشق خدا گشتند. چقدر انسان در امت مسلمه عاشق رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم شدند! با آنحضرت محبت کردند، او را از همه دوستان و عزیزان بیشتر دوست داشتند و حتی میپذیرفتند همه دوستان فدا شوند ولی حضرت رسول را از دست ندهند!
ایشان ضمن بیان نمونههایی از فداکاریهای صحابه در «هجرت به حبشه و مدینه» اظهار داشتند: وقت هجرت، صحابه کرام رضواناللهعلیهماجمعین کعبه، زادگاه، زن و فرزند، ثروت و دارایی را گذاشتند و به تنهایی به مدینه هجرت کردند تا در مجلس آنحضرت حضور پیدا کنند، جمال جهانآرایشان را تماشا کنند، از او فرمان ببرند و در سختترین شرایط از آنحضرت حمایت کنند.
ایشان افزودند: هنگام هجرت، وقتی مشرکین مکه جلوی حضرت صهیب رومی رضیاللهعنه را گرفتند تا او را از هجرت بازدارند او خطاب به مشرکین گفت: اگر راضی هستید من آدرس مالم را به شما میدهم همه را با خود ببرید و من را رها کنید ولی اگر بخواهید مانع هجرت من بشوید تا آخرین تیر با شما میجنگم. خداوند متعال می فرماید: «وَ مِنَ الْنَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» [بقره:207] بعضی حاضرند جان و مال را بدهند تا رضامندی الله را کسب کنند.
ایشان در ادامه گفتند: واقعات هجرت از مکه مکرمه به حبشه و مدینه نشان از عشق عمیق صحابه به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، اسلام و ذات اقدس الله دارد. واقعا چه عشقی در دل صحابه وجود داشت که آنها را با وجود کمبود امکاناتِ آن زمان به هجرت طولانی وادار کرد. زندگی صحابه همه عشق به خدا و رسول است. صحابه و اهل بیت بر اساس همین عشق آن مقام و جایگاه را در دلهای مسلمانان حاصل کردند. چه رنجها و زحمتهایی را در راه الله تحمل کردند.
مولانا عبدالحمید افزودند: در سفر هجرت، حضرت علی رضی الله عنه در رختخواب آنحضرت قرار گرفت، حاضر شد جان خود را فدا کند و جان پیامبر را نجات بدهد. حضرت ابوبکر در سفر هجرت با چه عشق و محبتی آنحضرت را خدمت و پذیرایی کرد، به او راحت میرساند، از ایشان پاسداری میکرد و جان خود را سپر بلای آنحضرت کرد.
ایشان در ادامه اظهار داشتند: اسلام به ما درس عشق آموخته است؛ ما باید محبت آنحضرت را در دل خود جای بدهیم به نحوی که آنحضرت را بر همه ترجیح بدهیم؛ رسولالله در حدیثی فرمودند: «شما تا زمانی که مرا از والدین و فرزندان و نفس خود بیشتر دوست نداشته باشید مومن نخواهید شد».
ایمان و عشق صحابه، واقعی، راسخ و عمیق بود
امام جمعه اهل سنت زاهدان با بیان اینکه «ایمان صحابه آزمایششده و عمیق بود» خاطرنشان کردند: باید خدا و رسول را از همه متعلقین بیشتر دوست داشته باشیم، البته ابراز محبت با زبان کافی نیست. در صدر اسلام مسلمانان حقیقتا حضرت رسول را دوست داشتند. ایمان، تقوا و اعمال صحابه آزمایش شده و عشقشان نسبت به خدا و رسول واقعا عمیق بود. «أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ» [حجرات: 3].
ایشان ضمن «مقایسه ایمان مسلمانان امروز با ایمان صحابه» خاطرنشان کردند: امروز مشکلی که در میان مسلمانان وجود دارد آن است که همه ادعای مسلمانی دارند ولی اسلام واقعی و عمیق وجود ندارد بلکه ایمان سطحی است. در بسیاری موارد ما انواع منافع سیاسی، اقتصادی و روابط دوستانه با نزدیکان خود را بر دستور خدا و سنت آنحضرت ترجیح میدهیم، گاهی به خاطر منافع خود یا فرزندانمان، الله را نافرمانی میکنیم. رفتن به نماز صبح و شام در مساجد که سنت و تاکید پیامبر است فوت میشود درحالیکه ادعای عشق خدا و رسول را نیز داریم. حکم خدا و سنتهای رسول در زندگی ما نقض میشوند، حرام صریح و گناه و خلاف شرع انجام میدهیم در حالیکه ادعای عشق خدا و رسول را داریم، این ادعا بر زبان است و در دل نیست وگرنه ما سنت موکده را ترک نمیکردیم. ما باید عشق و ایمان و مسلمانی خود را آزمایش کنیم که چقدر به واقعیت نزدیکاند.
ایشان افزودند: عشق صحابه واقعی بود، ایمان در دلهایشان رسوخ پیدا کرده بود چنانکه خداوند متعال در وصف آنها می فرماید: «أُولَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الإیمَانَ» [مجادله: 22] عاشق برحق خدا و رسول بودند. امروز متأسفانه همه چیز نمایشی شده و عشق در دل مرده است؛ امروز ما حاضر نیستیم در راه الله منافع، راحت و مال و جان را قربان کنیم.
مدیر دارالعلوم زاهدان با بیان اینکه «محبت خدا و رسول کسبی است» به یادآوری احسانهای خدا و رسول تشویق کردند و گفتند: عشق کسبی است؛ باید سراغ محبت خدا و رسول برویم، عشق خدا با ذکر پروردگار، یاد احسانهای مادی و معنوی او حاصل میشود. برای کسب عشق رسول، نعمتهایی را یاد کنیم که خدا بواسطه آنحضرت به ما عنایت کرده است. آنحضرت در راه تشکیل امت مسلمه زحمت کشیدند، کلّ وقتشان را در فکر تشکیل امت مسلمه صرف کردند، ازخودگذشتگی و فداکاری کردند تا مردم از جهنم نجات بگیرند و هدایت تا قیامت جاری گردد. آنحضرت برای این کار چقدر شب بیداری، گریه و ناله، گرسنگی، فشار، تهدید و سختی تحمل کردند! دعاهای آنحضرت را که در شب عرفه و حجةالوداع برای امت کردند به خاطر بیاورید.
ایشان ادامه دادند: این مجاهدهها میطلبد که ما با آنحضرت دوستی و محبت کنیم، سنتهای آنحضرت را در زندگی پیاده کنیم، به کثرت بر او درود بفرستیم چون اتباع آنحضرت و درود، ارتباط با ایشان را برقرار میکند. ما که آرزوی شفاعتشان را در صحرای محشر داریم باید این محبتها را تذکره و در دلها تکرار کنیم.
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه گفتند: از علامات محبت و ایمان آن است که با دوستان و جان نثاران آنحضرت و با اهل بیت و فرزندان شان محبت کنیم، با مهاجرین و انصار که در راه خدمت به آنحضرت و رفاقت با ایشان از خود صداقت نشان دادند و در تمام مواقع سخت در کنار آنحضرت ایستادند، محبت کنیم.
«اعتدال و عقلانیت»؛ از شاخصه های عشق در اسلام
مولانا عبدالحمید «عقلانیت و اعتدال» را از شاخصههای عشق در اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: اسلام دین عشق، محبت، اعتقاد، عمل و دین پیروی از صاحب اسلام است. البته در اسلام عشقی مطلوب است که در آن اعتدال و عقلانیت باشد. دین اسلام دین احساسات نیست؛ چنان عشقی که در آن احساسات حاکم باشد و عقلانیت و مقرراتِ اسلام را نقض کند در اسلام مشروع نیست.
محبت با اهل بیت جزو معتقدات همه مسلمانان است
امام جمعه اهل سنت زاهدان «محبت اهل بیت» را جزو معتقدات همه مسلمانان دانستند و گفتند: محبت و دوستی با اهل بیت جزو معتقدات همه مسلمانان است لذا همانطور که با آنحضرت محبت میکنیم با فرزندان و اهل بیت آنحضرت هم محبت داشته باشیم. در مظلومیتی که بر اهل بیت گذشته همه ما باید با آنها همدردی داشته باشیم و از کسانی که به اهل بیت و فرزندان آنحضرت ظلم کردند تنفر داشته باشیم.
ایشان در ادامه «حادثه کربلا» را از حوادث تلخ برای امت مسلمه دانستند و افزودند: حادثه کربلا حادثه بسیار تلخ، ناگوار و دلخراشی بود. حضرت علی، سیدنا حسین و همه اهل بیت با خلفای راشدین کاملا همکاری داشتند، حتی در دور حضرت معاویه پرچم مخالفت را علم نکردند، آنها به ارشاد و راهنمایی پرداختند و حضرت معاویه را در مسائل آن روز که خودشان آنها را بهتر میدانستند قابل تحمل دیدند و برای مخالفت با معاویه قیام نکردند.
ایشان در ادامه گفتند: بعد از حضرت معاویه وقتی یزید به خلافت رسید، ثابت شد که او انسان نااهل، ناتوان و کم عقلی است، بینش و تقوا ندارد، مدیریتش ناتوان و خودش مستبد است، امام حسین و بعضی دیگر از صحابه احساس کردند که با شیوه حکومتداری او دین، وحدت امت مسلمه، عدالت و منافع اسلام به خطر میافتد لذا بسیاری با یزید بیعت نکردند.
ایشان افزودند: وقتی اهل عراق و کوفه برای امام حسین نامه نوشتند و او را دعوت کردند تا به کوفه بیاید و از اسلام و زحمتهای آنحضرت پاسداری کند، امام حسین احساس مسئولیت کرد. سیدنا حسین به کوفه تشریف بردند همه کسانی که با نماینده او بیعت کرده بودند عهدشکنی کردند و از ترس از دست دادنِ منافع خود سکوت کردند و حتی با لشکر عبیدالله بن زیاد همراه شدند و برای جنگ امام حسین به کربلا آمدند. آنها آب را بر امام حسین بستند، محاصره را بر او تنگ کردند ولی امام حسین تسلیم نشد و ذلت را نپذیرفت، به فرزندان آنحضرت خیانت شد و اتفاقی افتاد که امت را داغدار کرد.
امام حسین برای منافع دنیا و رسیدن به حکومت قیام نکرد
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان با بیان اینکه امام حسین برای منافع دنیا و رسیدن به حکومت قیام نکرد، «اجرای عدالت»، «حفاظت از دین» را از مهمترین اهداف قیام امام حسین رضیاللهعنه برشمردند.
امامجمعه اهلسنت زاهدان اظهار داشتنند: امام حسین به تمام مردم دنیا درس مردانگی و شجاعت و ایستادگی در مقابل ظالمین و مسلماننماها داد. امام حسین رضیاللهعنه تشنۀ قدرت نبود و برای حکومت و رسیدن به منافع دنیا قیام نکرد، بلکه برای حفاظت از دین، اجرای عدالت و در راستای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و در این راه به درجه رفیع شهادت رسید.
ایشان در ادامه اظهار داشتند: تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی و حتی تمام انسانهای آزادۀ دنیا از حادثۀ کربلا و اتفاقی که برای امام حسین رضیاللهعنه و یارانش افتاد متأثر و ناراحت هستند. اگر ما در زمان حادثۀ کربلا حضور میداشتیم حتما با عشق و علاقه در کنار امام حسین رضیاللهعنه قرار میگرفتیم و جانانه با لشکر عبیداللهبن زیاد میجنگیدیم و به این کار افتخار میکردیم.
ایشان در ادامه افزودند: محبت اهل بیت در قلب تمام مسلمانان وجود دارد. اهلسنت به اهلبیت عشق میورزند و اهلبیت را دوست دارند. اهلسنت معتقد است که مهمترین نکته در ابراز محبت با اهلبیت اتباع و پیروی از سیرت آنان و الگوبرداری از زندگی آنان است.
مدیر دارالعلوم زاهدان خاطرنشان کردند: علامت محبت و عشق واقعی با رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم، صحابه و اهلبیت آن است که از سیرت و عملکرد آنها اتباع بشود. باید از عبادت، تقوا، اخلاق، رسیدگی به مساکین و عملکرد آنها پیروی کنیم.
ایشان گفتند: بسیاری گمان میکنند که اهلسنت نسبت به شهادت سیدنا علی، امام حسین و اهلبیت رضیاللهعنهم بیتفاوت هستند، درحالیکه حضرت علی، حضرت عثمان و حضرت حسین را مسلماننماها شهید کردند و حضرت عمر نیز بسیار مظلومانه به شهادت رسید و ما از شهادت تمام این بزرگان متأثر و ناراحتیم.
«عزاداری مروّج» و «پوشیدن لباس سیاه» در فقه اهل سنت وجود ندارد
امامجمعه اهلسنت زاهدان به بیان دیدگاه اهلسنت در مواجهه با مصایب پرداختند و خاطرنشان کردند: در عقیده و فقه اهلسنت عزاداری و پوشیدن لباس سیاه که برادران شیعۀ ما به آن عقیده دارند وجود ندارد. اگر پدر و مادر و نزدیکترین عزیزان ما هم وفات کنند بیش از سه روز عزاداری نمیکنیم و لباس سیاه هم نمیپوشیم، زیرا در فقه اهلسنت چنین چیزی وجود ندارد.
ایشان ادامه دادند: آیات و احادیث ما را به صبر و استقامت هنگام مصایب توصیه کردهاند. لذا اهلسنت بر احادیثی که در کتب صحیح حدیثی دارند عمل میکنند و این هرگز به معنای بیتفاوتی نسبت به ظلمی که بر اهلبیت پیامبر روا داشته شده است نیست.
مولانا عبدالحمید تصریح کردند: محبت با اهلبیت یکی از مشترکات شیعه و سنی است. عزیزانِ شیعۀ ما بدانند همانطور که آنها محبت با اهلبیت را مهم میدانند، اهلسنت نیز محبت با اهلبیت را مهم میدانند. اهلسنت با حضرت علی و فرزندان ایشان محبت دارند و بر این ادعای خودشان خدا را شاهد میگیرند. نامگذاری بسیاری از فرزندان اهلسنت به نامهای اهلبیت همچون: علی، فاطمه، خدیجه، حسن، حسین، رضا و… از نشانههای محبت اهلسنت با اهلبیت است.
تعرض به مراسمهای عزاداری فتنه و حرام است
امامجمعه اهلسنت زاهدان در بخش دیگری از سخنانشان بر رعایت حرمت مقدسات و اعتقادات مذاهب توصیه و تاکید کردند و گفتند: توصیه ما آن است که برادران شیعۀ ما در داخل و خارج از ایران باید مراسمهای مذهبی و اعتقادی خودشان را در امنیت و آرامش کامل برگزار کنند.
ایشان در ادامه تصریح کردند: هیچکسی حق ندارد در هیچ نقطهای از دنیا در مراسم مذهبی عزیزان ما خلل و مشکلی ایجاد کند. تعرض به مراسمهای عزاداری فتنه بوده و حرام است. هر کسی باید بتواند مراسم خود را آزادانه و مطابق با اعتقاد و مذهب خودش برگزار کند.
مولانا عبدالحمید در پایان سخنانشان خاطرنشان کردند: به برادران اهلسنت توصیه میشود که در روزهای تاسوعا و عاشورا در خانههایشان بنشینند تا خیابانها خلوت باشند و عزیزان شیعه ما بتوانند به راحتی مراسم خودشان را برگزار کنند.