مراسم افتتاحیهی دوره ترجمه و تفسیر قرآن کریم، صبح امروز (9 اردیبهشت 1396) با حضور شیخالاسلام مولانا عبدالحمید و جمعی از اساتید و طلاب دارالعلوم زاهدان در مسجد جامع مکی زاهدان، برگزار شد.
گزیدهی سخنان مولانا عبدالحمید در این مراسم به شرح زیر است:
خوبیهای همهی کتابهای آسمانی در قرآن خلاصه میشود، همانطور که قرآن معجزه است، تأثیرش نیز معجزه است. هیچ شعر، عبارت و متنی به اندازهی قرآن تأثیر ندارد، قرآن کتاب انقلاب آفرین و انسانساز است.
میتوانیم با قرآن و سنت خود و جامعهی مان را بسازیم؛ هرکس به قرآن و سنت چنگ بزند گمراه نمیشود.
هر پدر و مرشدی که از دنیا میرود، برای نسلهای بعدی چیزی برجای میگذارد و برای آنان توصیهای میکند؛ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم، قرآن و سنت را برای ما برجای گذاشت و فرمود: شما به آن دو چنگ بزنید گمراه نمیشوید.
قرآن بالاترین معجزه است، دنیا را به مبارزه طلبیده است؛ هیچکس از بشر و حتی فرشته و مخلوق نمیتواند مانند قرآن و حتی یک سوره مثل آن را بیاورد.
این ویژگی قرآن است؛ کتابهای دیگر مانند تورات و انجیل و زبور گرچه کلام خدا هستند، اما کسی را به مبارزه نه طلبیدهاند.
الله متعال در هر زمان به پیامبران همان معجزه را که نیاز آن زمان بوده، داده است. قرآن گرچه برای همه جهانیان نازل شده است، اما اولین مخاطبان قرآن عربها بودند، زیرا اولین مخاطبان اگر آن را قبول میکردند برای بقیه پذیرفتن آن آسان میشد.
عربها در فصاحت و بلاغت مسابقه میدادند به همین خاطر الله تعالی علاوهبر معجزات دیگر آنحضرت به ایشان معجزهای دادند که عربها لاجواب بمانند.
دهها حدیث بهعنوان دلایل نبوت و معجزه در کتب حدیث آمدهاند، اما بالاترین دلیل و سند نبوت، قرآن است.
قرآن بیشتر از هر وسیلهای انسان را به خدا و رسول نزدیک میکند، انسان معنای قرآن را بفهمد یا نفهمد، اما انسان را به خدا نزدیکتر میکند. تلاوت نفس قرآن تأثیرگذار است و اگر معنای آن را بفهمد قطعا تأثیرش بیشتر میشود.
قرآن کلام خدا و فرمان خداست، باید روی قرآن تدبر و تفکر شود. تجربیات نشان میدهد که قرآن کتاب تعقل است. عقل انسان بدون قرآن نمیتواند به درجه بالا برسد، با فهم قرآن عقل و قدرت درک انسان نیز بالا میرود؛ بسیاری چیزها را انسان با قرآن میفهمد که مردم دنیا نمیفهمند.
قرآن کتاب عقل و اندیشه، کتاب فکر و تدبر است. قرآن روشنی میآورد، هیچکتابی اینقدر معلومات انسان را در زمنیههای مختلف بالا نمیبرد که قرآن بالا میبرد. آن زمان که خودمان طلبه بودیم کسی که میرفت تفسیر میخواند، او اطلاعاتی که در طول سالهای دوران طلبگی بدست نیاورده بود، حاصل میکرد.
کتابهایی که شما در رشتههای دیگر مانند فقه و غیره میخوانید، منبع و سرچشمه همهی علوم، قرآن است، قرآن منبع و دریایی بزرگی است.
منافق قرآن عظیمالشان را نمیفهمد، اگر قرآن را خوب نفهمیدیم معلوم میشود در ما نفاق موجود است. دو نوع نفاق وجود دارد: اعتقادی و عملی.
آدمی که دروغگو و فحاش باشد قرآن را خوب نمیفهمد، زیرا خداوند منافق را بیخرد و بیدانش نامیده است «وَلکنَّ المُنَافِقِینَ لا یَعلَمُونَ» به همین خاطر وقتی به کلاس قرآن میآییم، باید توبه کنیم تا آمادگی فهم قرآن در ما بوجود بیاید. در همه بخشها و زمینهها برای قرآن ذهن خود را خالی کنیم، هرچه قرآن میگوید: همان را بپذیریم نه آنچه آبا، اجداد و اساتید ما گفتهاند.
قرآن کتاب مشترک همه مسلمانان است، دارای هر اندیشه و تفکری باشد.
قرآن کتاب جامعی است «مَا فَرّطنَا فِی الکتِابِ مِن شَیئٍ»، معنایش این نیست که همه چیز در نص قرآن وجود دارند، بعضی چیزها در اشاره و رموز قرآن ثابت میشوند؛ همهی آنچه از نص، اشاره و دلالة النص قرآن ثابت میشوند در «ما فرطنا» داخل هستند.
شعبان و رمضان ماههای تزکیه هستند بزرگان بههمین خاطر این ماهها را تعطیل کردهاند تا انسان خود را تزکیه کند و بهترین انتخاب برای تزکیه، درس قرآن است.
یک نکتهی مهم تقوا و خداترسی خود استاد است، اخلاص و للهیت تقوا و عمل است. باید در استاد رنگ قرآن و رنگ حدیث باشد، اگر در استاد قرآن رنگ قرآن و رنگ خدا نباشد در آن درس اصلاح کمتر است.
رنگ خدایی همان قرآن است، الله متعال این رنگ را در صورت و چهره نمایان میکند.
گمان ماست «لا نزکی علی الله أحدا» که استادتان این ویژگیها را دارد و لذا وقتی استاد این خصایل را داشته باشد، تأثیرش زیاد خواهد شد. انشاءالله این خیر و سلسله تدریس قرآن را خدا تا قیامت جاری کند.
درس مولانا [عبدالغنی] بدری درس خوبی است، ایشان مدرس قویای است، قوت مدرس در تفهیم است. وقتیکه درک و فهم درست باشد و تفهیم استاد قوی باشد، آن درس میتواند موثر و مفید واقع شود.